آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند
آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند
یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم / مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائیم
شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت
کدامین شب از آن شب تیره تر بود / که زهرا حایل دیوار و در بود
شبی کاندر هجوم تیغ بیداد / سرت را سینه زهرا سپر بود
یا فاطمه (س)
عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهرائیم
چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد
به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد
(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)
من با که گویم این که بهارم خزان شده / ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست / رفت از برم به قامت همچون کمان شده
در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر
دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود / خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه / گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
از فاطمه اکتفا به نامش نکنید /نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس در او محبت زهرا نیست / علامه اگر هست سلامش نکنید
زهرا که شهید گشت بی جرم و گناه هست از غم او، سینه ی عالم پر آه
خدا کجا و سیلی خوردن لا حول و لا قوه الا بالله
ز آن روزی که سیلی خورد زهرا / سیه شد روزگار اهل معنا
شنیدم ز عارفی که می فرمود / حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا
فریاد من درآنجا علی علی علی بود
بر روی من با میخ در نوشتند
این جرم گفتن علی علی علی بود
من هم ز خون بر روی در نوشتم
تنها گناه زهرا علی علی علی بود
ما گوشه نشینان غم فاطمیه ایم محتاج عطا و کرم فاطمیه ایم
عمری است که از داغ غمش سوخته ایم
اگر محور به هر امکان علی بود / ولی بر فاطمه مهمان علی بود
کنار تربتت مظلومه زهرا / سر شب تا سحر گریان علی بود
ز سوز دل کنم گریه برایت / که دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم / بیادم آورد آن ناله هایت
نمایان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علی بود
پس از زهرا علی بی همزبان شد / اسیر امتی نامهربان شد
اثر دست ستم از رخ نیلى نرود / هرگز از یاد على، ضربت سیلى نرود
با على راز نگفتى تو ز بازوى کبود / با پدرگوى که بعد از تو چه بود و چه نبود
روزی در برگه تقویم خواهند نگاشت
تعطیل رسمی – روز ظهور حضرت ولیعصر«ع»
ولادت امام مهدی(عج) بر شما مبارک
بی خبر از همه عالم زتو خواهم خبری یا فرج الله
دلخوشم گر زتو آید خبر مختصری یا فرج الله
دوست دارم که یک شب جمعه/ صبح گردد به رسم خوش عهدی
ناگهان بشنوم زسمت حجاز/ نغمه ی دلخوش انا المهدی
تفعل زدم نیمه ی شب به قرآن / کتابی که از وحی شیرازه دارد
برای دلم آیه ی صبر آمد / ولی نازنین ،صبر ، اندازه دارد .
(اللهم عجل لولیک الفرج)
آهوی رمیده ای که بر می گردی / پیغام سپیده ای که برمی گردی
گفتیم شبی سیاه از غم داریم / انگار شنیده ای که بر می گردی
خواهی که در پناه کرامات سرمدی / ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی
لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را / با ذکر سبز یک صلوات محمدی
تعجیل در فرج آقا صلوات
در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی / من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری / در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی
بود محرابم ابروی تو ای دوست / نمازم جانب کوی تو ای دوست
اگر حبل المتین فرموده قرآن / نباشد غیر گیسوی تو ای دوست
غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد / دل نیست هر آندل که ترا یار نباشد
شادم که غم هجر توگردیده نصیبم / بهتر ز غم هجر تو غمخوار نباشد
ولادت امام مهدی(عج) بر شما مبارک
قائم آل نور، یا مهدی / عطر سبز حضور، یا مهدی
تا همیشه صبور می مانیم / در هوای ظهور، یا مهدی
اینک که شده ولادتت ای جانا / جلوه نور به دنیا بنما یا مهدی
سِرّی که فقط خدا از آن آگاه است / مهدی گل بی خزان آل الله است
ای منتظران حضرتش برخیزید / پیغام دوباره سحر در راه است
ای منتظران گنج نهان می آید / آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور / گفتند که صاحب الزمان می آید
میلاد آقا امام زمان بر همگان مبارک
اى وارث ذوالفقار مولا برگرد! / اى نور دو چشم آل طاها، برگرد
ما شعله به شعله سوختیم از غم یاس / اى منتقم حضرت زهرا، برگرد
کاش مهدى به جهان چهره هویدا مى کرد / گره از مشکل پیچیده ى ما وا مى کرد
کاش مى آمد و با آمدنش از ره لطف / قبر مخفى شده ى فاطمه پیدا مى کرد
اى گل که ولاى تو در جان من است / داغ غم دورى تو مهمان من است
یک لحظه بیابه جان زهرا سوگند / جاى قدمت به روى چشمان من است
دیریست که ما منتظر روی تو هستیم / ما بند نجابت به تن اسم تو بستیم
دیریست که دلداده ما خانه نشین است / جای قدمش بوسه به صد چاک زمین است
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات .
یک پرسش ساده کلید قفل دل شد / آیا تو مولای خودت را دوست داری؟
آیا به یاد یوسف تنهای زهرا / در غیبتش خونین دل و چشم انتظاری ؟
بگو چگونه تو تدبیر می کنی اقا؟ / چرا در امدنت دیر می کنی اقا؟
دل تمامی عشاق دوره گردت را / چقدر ساده غزلگیر می کنی اقا؟
مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان / که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان
در انتظار تو شام ها گذشت عمر عزیز / نگشت حاصل من غیـر آه مهـدی جان
اگر مهدی زهرا باز گردد / جهان آیینه اعجاز گردد
سرم را پیش پایش می گذارم / که با خاک رهش دمساز گردد
چه شود بیاید آن روز که به تو رسیده باشم / به هوای دیدن تو ز هوا رهیده باشم
همه عمر من به یاد تو گذشته نازنینا / نکند که من بمیرم و تو را ندیده باشم
(به امید ظهورش ، میلاد آقا مبارک)
تو را گر طول غیبت کرده محزون / شدم از انتظارت من جگر خون
بود صبر تو از صبر الهی / چه سازم من به این قلب بر از خون
(به امید ظهورش ، میلاد آقا مبارک)
جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند / نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار / من گلی دارم که عالم را گلستان میکند
عید منتظران مبارک
خداوندا رسان از ما سلامش / به گوش ما رسان یارب کلامش
بسوز سینه ى مجروح زهرا / نما تعجیل در امر قیامش
(عید شما مبارک)
سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک. مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است.
امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشکهای غربت شیعیان است و دانش،
بحارالانوار اشکی است که به تمامی برگهای زرین احادیث، تسلیت میگوید . . .
امشب شب شهادت صادق آلپیامبر است؛
شبی که خورشید مدینه دانش، چهره فروزانِ اهل بیت و وارثِ علومِ رسالت،
در ظلمتکده دورانِ منصور، به خونِ دل نشست . . .
دلم هواى بقیع دارد و غم صادق / عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم / زنم به ســ ـــینه که آمد محرم صادق . . .
زین ماتمى که چشم ملائک ز خون ترست / گویا عزاى صادق آل پیغمبرست
یا رب چه روى داده کزین سوگ جانگداز / خلقى پریش خاطر و دلها پر آذرست . . .
چهار چیز نشانه نفاق است:
سنگ دلی
اشک نریختن
اصرار بر گناه
و حرص بر دنیا.
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر، تسلیت و تعزیت . . .
بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند
بهین آموز گار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند
که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند . . .
هرزمان رنگ جفا را می دید
کوچه و کرب و بلا را می دید
خانه اش چونکه در آتش می سوخت
خیمه ی آل عبا را می دید
شهادت امام صادق(ع)تسلیت باد . . .