مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی،
اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی.
در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش،
مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو،
من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و
زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی،
چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند.
مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما،
همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.