حضرت زهرا (س) فرمود: خدایا مرا فارغ کن که تمام توجه ام به آن باشد که برای آن خلق شده ام.
/ایام فاطمیه تسلیت باد/
حضرت زهرا (س) فرمود: خدایا مرا فارغ کن که تمام توجه ام به آن باشد که برای آن خلق شده ام.
/ایام فاطمیه تسلیت باد/
ناموس خدا، دخت نبی، همسر حیدر
امّ الحسنین، شافعه ی خلق به محشر
این غم نرود از نظر ما که ز کین شد
نیلی رخت از سیلی آن شوم بد اختر
یا رب تو عذابش بنما بیشتر از پیش
آنکس که به پهلوی وی از کینه زدی در
الا ای چاه یارم را گرفتند
گلم، باغم، بهارم را گرفتند
میان کوچه ها با ضرب سیلی
همه دار و ندارم را گرفتند.
حضرت زهرا (س):
امام همچون کعبه است. مردم باید به دور او بگردند، نه اینکه (منتظر باشند تا) او به دور آنها بگردد.
…
خدایا به حق فاطمه زهرا سلام الله علیها کمکمان کن تا یاور همیشگی امام زمانمان باشیم.
دوای مردمان خسته، هیزم
کلیدِ خانههای بسته، هیزم
چگونه، تسلیت دادند او را
به جای دسته گل با دسته هیزم؟
// شهادت گل یاس در کویر ناسپاس بر عاشقان با احساس تسلیت باد.
گیرم که خانه خانه ی وحی خدا نبود
آتش به بیت ام ابیها روا نبود
آن بانویی که حرمت قرآنی اش سزاست
در کوچه اش تهاجم اعدا سزا نبود
حالا چه وقت مجلس شورای رهبر است
حیدر مگر خلیفه ی دین خدا نبود
// التماس دعا //
چنان داغت دلم غمناک کرده / که دست من تو را در خاک کرده
بجایت زینب مظلومه تو / غبار غم ز رویم پاک کرده
کمی از غسل زیر پیرهن ماند / کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد / همان طفلی که آخر بی کفن ماند
نگاه سرد مردم بود و آتش / صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل / هجوم قوم هیزم بود و آتش
تا که نامت بر زبان آمد ، زبان آتش گرفت / سوختم چندان که مغز استخوان آتش گرفت
حیدر آمدخاک همچون باد ، گرم گریه شد / خواست تا غسلت دهد ، آب روان آتش گرفت
خون است که روی خاک خشت افتاده است / داغ است به قلب سر نوشت افتاده است
خیزید و فرشته را به بیرون ببرید / آتش به در باغ بهشت افتاده است
آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند
یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم / مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائیم
شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت
کدامین شب از آن شب تیره تر بود / که زهرا حایل دیوار و در بود
شبی کاندر هجوم تیغ بیداد / سرت را سینه زهرا سپر بود
یا فاطمه (س)
عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهرائیم
چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد
به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد
(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)
من با که گویم این که بهارم خزان شده / ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست / رفت از برم به قامت همچون کمان شده
در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر
دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود / خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه / گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
از فاطمه اکتفا به نامش نکنید /نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس در او محبت زهرا نیست / علامه اگر هست سلامش نکنید
زهرا که شهید گشت بی جرم و گناه هست از غم او، سینه ی عالم پر آه
خدا کجا و سیلی خوردن لا حول و لا قوه الا بالله
ز آن روزی که سیلی خورد زهرا / سیه شد روزگار اهل معنا
شنیدم ز عارفی که می فرمود / حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا
فریاد من درآنجا علی علی علی بود
بر روی من با میخ در نوشتند
این جرم گفتن علی علی علی بود
من هم ز خون بر روی در نوشتم
تنها گناه زهرا علی علی علی بود
ما گوشه نشینان غم فاطمیه ایم محتاج عطا و کرم فاطمیه ایم
عمری است که از داغ غمش سوخته ایم
اگر محور به هر امکان علی بود / ولی بر فاطمه مهمان علی بود
کنار تربتت مظلومه زهرا / سر شب تا سحر گریان علی بود
ز سوز دل کنم گریه برایت / که دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم / بیادم آورد آن ناله هایت
نمایان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علی بود
پس از زهرا علی بی همزبان شد / اسیر امتی نامهربان شد
اثر دست ستم از رخ نیلى نرود / هرگز از یاد على، ضربت سیلى نرود
با على راز نگفتى تو ز بازوى کبود / با پدرگوى که بعد از تو چه بود و چه نبود