خالق من بهشتی دارد
نزدیک
زیبا
و بزرگ
و دوزخی دارد
که به گمانم کوچک و بعید
و در پی دلیلی ست که ببخشد ما را...
و محرم همان دلیل ست
خالق من بهشتی دارد
نزدیک
زیبا
و بزرگ
و دوزخی دارد
که به گمانم کوچک و بعید
و در پی دلیلی ست که ببخشد ما را...
و محرم همان دلیل ست
آبروی حسین به کهکشان می ارزد / یک موی حسین بر دو جهان می ارزد
گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست / گفتا که حسین بیش از آن می ارزد . . .
السلام ای وادی کرببلا / السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن / السلام ای کشته های بی کفن
یه جائیه تو دنیا همه براش می میرن / تموم حاجتا رو همه از می گیرن
بین دو نهر آبه ، یه سرزمین خشکه / شمیم باغ و لاله اش خوشبو ز عط مُشکه
شبای جمعه زهرا زائر این زمینه / سینه زن حسینه ، یل ام البنینه …
اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد / دل را حرم و بارگه خون خدا کرد
حسین میا به کوفه ، کوفه وفا ندارد …
نام من سرباز کوی عترت است / دوره آموزشی ام هیئت است
پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار / سر درش عکس علی با ذوالفقار
ارتش حیــدر محــل خدمتم / بهر جانبازی پی هر فرصتم
نقش سردوشی من یا فاطمه است / قمقمه ام پر ز آب علقمه است
رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است / زینب آن را دوخته پس مشکی است
اسـم رمز حمله ام یاس علــی / افسر مافوقم عباس علی (ع)
السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج)السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده
(یاصاحب الزمان آجرک الله)اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض مینمایم)
السلام علیک یا ابا عبدالله …
پرسیدم:ازحلال ماه، چراقامتت خم است؟ آهی کشیدوگفت:که ماه محرم است
گفتم: که چیست محرم؟باناله گفت:ماه عزای اشرف اولادآدم است
عالم همه قطره و دریاست حسین / خوبان همه بنده و مولاست حسین
ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش / از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین . . .
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم / از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم / در رکاب تو فدایی می شدیم
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز / دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین / بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند . . .
امشب شب اربعین مصباح هداست/ دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت/ امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
امام صادق-ع: آسمان چهل روز در عزای حسین-ع گریست . . .
اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت
درسی که اربعین به مامیدهد، زنده نگهداشتن یادِحقیقت
وخاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است . . .
« مقام معظم رهبری »
بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن / جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن / جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین . . .
بسوز ای دل که امروز اربعین است / عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت /سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعن حسینی تسلیت باد
اصغر که نسیم عشق مویش بوسید / خورشید ولایت سر و رویش بوسید
می خواست حسین تا ببوسد لب او / تیر آمد و زودتر گلویش بوسی
آن روز که آهنگ سفر داشت حسین (ع)
از راز شهادتش خبر داشت حسین (ع)
از بهر سرودن یکی قطعة سرخ
هفتاد و دو واژه در نظر داشت حسین (ع)
هم «حیّ علی الفّلاح » او خونین بود
هم سجده بی سلاح او خونین بود
افسوس که چند ساعتی بعد نماز
پیشانی ذوالجناح او خونین بود . . .
در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع)
تا مشعل آزادگی افروخت حسین (ع)
بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش است
درسی که زخون ، به خلق آموخت حسین (ع)
کسی چون من گل پرپر نبیند
گلـوی پـاره اصغـر نبینـد
بدست خویش کندم قبر او را
که این قنداقه را مادر نبیند . . .
خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)
راه تو ، همیشه چارهساز است حسین (ع)
ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم
از خون تو شیعه ، سرافزار است حسین(ع)
ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین / وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین
هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است / هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین
باز شد ماه محرّم، کربلا را بنگرید / حجّ عاشورای خون، سعی و صفا را بنگرید
وعدهگاه وصل جانان، قبلهگاه اهل دل / کوی هفتادودو قربانی، منا را بنگرید
به جای جای دلم جای پای تو است حسین
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین
چون دید به نوک نی سرش را خورشید
بر خاک، تن مطهرش را خورشید
آرام ، حریر نور خود را گسترد
پوشاند برهنه پیکرش را خورشید
ازبهر ستیز و مرگ ، آماده شوید / در محضر عشق دوست ، افتاده شوید
از خون حسین بشنوید این پیغام / در طول زمان همیشه آزاده شوید
هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست
عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست
خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک
روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست
ماهی که ز آفتاب روشن تر بود
لب تشنه آب و تشنه باور بود
می رفت و دل از حسین می برد که او
پیغمبر کربلا، علی اکبر بود
عشقی به حسین عشق زینب نشود / این عشق جدا ز شیعه یارب نشود
در روز و شبی که من نگریم ز غمش / آن شام سحر و آن سحرم شب نشود
همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینة عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسبترین شعر کلام است حسین (ع)
آن حسینى که شرف یافته دین از شرفش
سر و جان داد ز کف تا نرود دین ز کفش
هدف تیر بلا ساخت على اصغر خویش
تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش . . .
الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) / هر چیز که داشت بیریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران ! / آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع) . . . ؟
اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است / وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها / هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است . . .
هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند / با سرورِ آفتاب بیعت کردند
رفتند و به دریای ابد پیوستند / چون رود ، به اصل خویش رجعت کردند . . .
هر که مرا به روضه تو راه داده است
تاج محبت تو به فرقم نهاده است
از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما
تصویری از عزای محرم فتاده است . . .
امــام صابــران بـودم، خمیدم / جدا از شاخه شد یـاس امیدم
چو دست از جسم عباسم جدا شد / سـر خود را به نوک نیزه دیدم
به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است
عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است.
و پیام اصلی عاشورا(عدالت) نیز فراموش شده است.
پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب.
صد نوا خیزد ز ناى نینوایت، یا حسین / نغمه هاى عشق باشد در نوایت، یا حسین
میزند آتش، به قلب دوستانت دم به دم / داستان جانگداز کربلایت، یا حسین
زد شرر بر قلب خونین تو، در دشت بلا
داغ مرگ اکبر گلگون قبایت، یا حسین
جان فدا کردى به راه مکتب آزادگى
جان هر آزاده اى گردد، فدایت یا حسین . . .
در عزای شه دین کرببلا می لرزد / نه همین کرببلا عرض و سما می لرزد
گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش / کاین چنین دست و تن شمر دغا می لرزد
لب تشنه ام از سپیده آبم بدهید
جامی ز زلال آفتابم بدهید
من پرسش سوزان حسینم یاران
با حنجره عشق جوابم بدهید . . .
خط تو با خون تو آغاز می شود، از آن زمان که تو ایستادی
دین راه افتاد و چون فرو افتادی، حق برخاست.
یا حسین
هر سال برای تو سیه می پوشیم / در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم
ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز / با یاد لب تو آب را می نوشیم . . .
حسین ، کشته دیروز و رهبر روز است
قیام اوست ، که پیوسته نهضت آموز است
تمام زندگی او ، عقیده بود و جهاد
اگر چه مدت جنگ حسین ، یک روز است . . .
مه، بارقه اى ست در شبستان حسین
شب، حادثه اى ز درد پنهان حسین
هر صبح، ز دامن افق، خون آلود
خورشید برآید از گریبان حسین . . .
این خاک به خون عاشقان آذین است
این است در این قبیله آیین ، این است
زاین روست که بی سوار برمی گردد
اسب تو که زین و یال آن خونین است . . .