توهم ای خوب من این نکته به تکراربگو!
این دلاویزترین شعرجهان راهمه وقت،نه به یک باروبه ده بار،که صدباربگو!
(دوستم داری؟)را از من بسیاربپرس!(دوستت دارم)رابامن بسیاربگو!
توهم ای خوب من این نکته به تکراربگو!
این دلاویزترین شعرجهان راهمه وقت،نه به یک باروبه ده بار،که صدباربگو!
(دوستم داری؟)را از من بسیاربپرس!(دوستت دارم)رابامن بسیاربگو!
به اندازه گریه گنجشک دوستت دارم
فکر نکن کمه.
گنجشک وقتى گریه میکنه میمیره . . .
…____Π__
./Φ\_______\
|_Π_|__ ΓΠ_|
مشترک گرامی:
شما بدلیل معرفت زیاد صاحب یک خانه ویلایی درقلب من شدید !
*ایراندل*
کوتاه ترین فاصله برای دوست داشتن ، فقط یک لبخنده
ولی تو نیشتو ببند !
چون من بدون لبخند هم دوست دارم !
وقتی پیر میشی ، ممکنه موهاتو از دست بدی یا امکان داره
دندون هات خراب بشه و از دست بره ، ولی زیبائیت رو از دست نمیدی
چون آدم چیزی رو که نداره ، هیچوقت از دست نمیده !!!
نویسنده
شبی از سوز گفتم قلم را / بیا بنویس غم های دلم را/قلم گفتا برو بیمار عاشق/ندارم طاقت این بار غم را
نقاش
نقاشی تو را می کشم ولی به جای رنگ قرمز به قلب فلزی ات ضد زنگ می زنم !
تا از آسیب اشک هایم در امان باشد!!!
عاشقی مقدور هر عیاش نیست، غم کشیدن کار هر نقاش نیست...
معلم زبان فارسی
میدونی آدما بین الف تا ی قرار دارند. بعضی ها مثل " ب " برات میمیرند،
مثل " د " دوستت دارند، مثل " ع " عا شقت میشوند،
مثل " م " منتظر می مونند تا یه روز مثل " ی " یارت بشن.
صدابردار
۲تا صدا هست که خیلی دوستشون دارم
۱/صدای تو وقتی که هستی ۲/صدای اس ام اس تو وقتی که نیستی
فرش فروش
از فرش فروشی مزاحمتون می شم اجازه می دی دلمو فرش زیر پات کنم تا هیچ جا جز دل من پا نزاری!
قاضی - وکیل
در سکوت دادگاه سرنوشت عشق بر ما حکم سنگینی نوشت، گفته شد دلدارها از هم جدا، وای بر این حکم و این قانون بی رحم!
ستاره شناس - منجم
ستاره ها وقتی میشکنن میشن شهاب
اما دلی که میشکنه میشه یه سوال بی جواب . . .
مکانیک
پت ! پت ! پت !
پت ! پت !
پت !
این صدای موتور قلب منه که از دوریت ، به پت پت افتاده !!!
نظامی
توی اردو گاه قلبت... منم یه اسیر جنگی...تو منو شکنجه میدی...توی این قلعه ی سنگی.
دولت و مجلس
وقتی که لبت برابرم واقع شد/یک لحظه دلم به بوسه ای قانع شد
قانون اساسی دلم گفت ببوس/شورای نگهبان لبم مانع شد
اداره هواشناسی
سلام من از اداره هواشناسی مزاحمتون میشم ، اینجا یه نفر دلش هواتونو کرده !
اداره ثبت - ثبت احوال
از اداره ثبت مزاحمتون میشم ، ناز نگاهتون تو دل ما ثبت شده ! کی میاین سند بزنین !؟
اداره برق
سلام ... من از اداره برق مزاحمتون می شم ... شما شاکی خصوصی دارین !!!!
آخه برق چشماتون یه نفر رو کشته ...
بانک
دیشب چک عشق تو را به بانک محبت بردم ، بازهم حسابت خالی بود ،
این بار چک را اجرا گذاشتم تا حکم دستگیری قلبت صادر شود .
گرچه همه بودند...
اما تو که نبودی ، بودن ِ همه نبودن بود ، تا بودن...
تو نبودی و من در فزاقت ، تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم ...
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش:
من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی
نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خویش ،
ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است
یادم باشه که یادت باشه که یادم بیاری که یادت بدم که یاد بگیری
که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره اینو یادت نره....!!!
در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشتی .
الهی تنهاترین تنها کست در تنها ترین تنهاییت تنهای تنهایت گذارد
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟
نمی دانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت ؟
ولی بسیار مشتاقم ، که از خاک گلویم سوتکی سازد
گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازی گوش
و او یکریز و پی در پی دم گرم خوشش را سخت بر گلویم بفشارد
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد
بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را
خدایا
خوابهایمان را تعبیر میکنی
و دعاهایمان را مستجاب
آرزوهایمان را برآورده می کنی؛
قهرها را آشتی میدهی
و سختها را آسان
تلخها را شیرین میکنی
و دردها را درمان
ناامیدی ها، همه امید میشود
و سیاهیها سفید سفید …
خدایا
وقتی تو جواب میدهی،
دانهدانه اشکهایمان را پاک میکنی
و یکی یکی غصهها را از دلمان برمیداری
گره تکتک بغضهایمان را باز میکنی
و دل شکستهمان را بند میزنی
سنگینی ها را برمیداری
و جایش سبکی میگذاری و راحتی؛
بیشتر از تلاشمان خوشبختی میدهی
و بیشتر از حجم لبهایمان، لبخند
وقتی قلبهایمان کوچکتر از غصههایمان میشود
وقتی نمیتوانیم اشکهایمان را پشت پلکهایمان مخفی کنیم
و بغضهایمان پشت سر هم میشکند
وقتی احساس میکنیم
بدبختیها بیشتر از سهممان است
و رنجها بیشتر از صبرمان؛
وقتی امیدها ته میکشد
و انتظارها به سر نمیرسد
وقتی طاقتمان تمام میشود
و تحملمان هیچ …
آن وقت است که مطمئنیم به تو احتیاج داریم
و مطمئنیم که تو
فقط تویی که کمکمان میکنی …
خدایا
آن وقت است که تو را صدا میکنیم
و تو را میخوانیم
آن وقت است که تو را آه میکشیم
تو را گریه میکنیم
و تو را نفس میکشیم
خدایا مرا از چهار زندان بزرگ انسان طبیعت جامعه تاریخ وخویشتن رها ساز تا آنچنان که
توای آفریننده ی من مرا آفریدی خود آفریدگار خودباشم
نه همچون حیوان محیط را با خود تطبیق دهم.
خدایا عقیده ی مرا از دست عقده ام مصون بدار،
خدایا به من قدرت تحمل عقیده ی مخالف را ارزانی فرما،
خدایا رشد علمی وعقلی مرا از فضیلت تعصب واحساس واشراق محروم نساز،
خدایا مرا همواره آگاه وهوشیار دار تاپیش از
شناختن درست و کامل کسی یا فکری مثبت یا منفی قضاوت نکنم
الهی چون عوامل طاحونه چشم بسته وتن خسته ام،
راه بسیار میروم ومسافتی نمیپیمایم وای بر من اگر دستم نگیری ورهاییم ندهی...
الهی شان این کلمه کوچک که به این علووعظمت است،
پس یا علی یا عظیم الشان متکلم اینهمه کلمات شگفت لاتتناهی چون خواهد بود،
الهی ما همه بیچاره ایم و تو چاره ای وما هیچکاره ایم وتنها تو کاره ای،
الهی از پای تا فرقم در نور تو غرقم یا نور السماوات والارض انعمت فزد،
الهی چگونه خاموش باشم که دل درجوش وخروش است
وچگونه سخن گویم که خرد مدهوش وبیهوش است،
الهی یا من یعفوالکثیر ویعطی الکثیر بالقلیل از زحمت کثرتم وارهان ورحمت وحدتم ده،