گرچه همه بودند...
اما تو که نبودی ، بودن ِ همه نبودن بود ، تا بودن...
تو نبودی و من در فزاقت ، تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم ...
گرچه همه بودند...
اما تو که نبودی ، بودن ِ همه نبودن بود ، تا بودن...
تو نبودی و من در فزاقت ، تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم ...
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش:
من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی
نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خویش ،
ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است
یادم باشه که یادت باشه که یادم بیاری که یادت بدم که یاد بگیری
که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره اینو یادت نره....!!!
در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشتی .
الهی تنهاترین تنها کست در تنها ترین تنهاییت تنهای تنهایت گذارد