ندیدی چشم غمگین و تر من / تو رفتی و نشد این باور من
به پایت می نشینم تا بیفتد / دوباره سایه ی تو بر سر من
ندیدی چشم غمگین و تر من / تو رفتی و نشد این باور من
به پایت می نشینم تا بیفتد / دوباره سایه ی تو بر سر من
منو ببخش بخاطر همه ی محبت های بیجا ، منو ببخش بخاطر همه کم محبتی هام
منو ببخش بخاطر همه ی دیدنت ها ، منو ببخش بخاطر همه ی نادیده گرفتنهات
منو ببخش بخاطر همه ی توجه کردن های بیجام ، منو ببخش بخاطر ندیدن همه ی توجه هات
منو ببخش بخاطر همه ی دوست داشتنت هام ، منو ببخش بخاطر همه ی دوست داشتنم هات
مرا ببخش که همیشه می گویم دوستت دارم / مرا ببخش اگر می بینم که نیستی و باز هم از آن چه نباید ، می گویم / مرا ببخش اگر دل داده گی ات را برای خود می خواهم /
اون منم که عاشقونه شعر چشماتو می گفتم
هنوزم خیس می شه چشمام وقتی یاد تو می افتم
هنوزم میای تو خوابم تو شبای پر ستاره
هنوزم می گم خدایا کاشکی برگرده دوباره
منو ببخش که نادیده گرفتم التماس اون نگاه نگرون رو
منو ببخش که گرفتم به جای دست عاشق تو دست عشق دیگرون رو
من رو ببخش نه به خاطر اینکه من لایق بخشش هستم بلکه تو لایق آرامش هستی
من آرامش تو رو حتی به ارامش خودم نیز ترجیح میدم
گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش/بر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش
راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان/اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش
منو ببخش عزیزم که از تو می گریزم
می سوزم و خاموشم تو خودم اشک می ریزم....
منو ببخش اگه خیلی بهت بدی کردم ...
منو ببخش که درخشیدی و من چشمامو بستم
منو بخشیدی و من چشمامو بستم
تو به پای من نشستی و جدا از تو نشستم
که نیاوردی به روم هر جا دلت رو می شکستم
برام بمون ، بهونه باش برای دل سپرد/نزار که آرزوم بشه یه روزی بی تو مردن
اینقدر نگو : اگه ببخشم کوچک می شوم ، اگه با گذشت کردن کسی کوچک می شد ، خدا اینقدر بزرگ نبود .
منو ببخش تنهام نزار ، برای آخرین بار
تنهام نزار ، بی من نرو ، نگو خدانگهدار