اینگونــه زندگــی کنیـم :
سـاده امّا زیبــا
مصمـم امّا بی خیـال
متواضـع امّا سربلنـد
مهربـان امّا جـدی
سبـز امّا بی ریـا
عــاشق امّا عــاقل
اینگونــه زندگــی کنیـم :
سـاده امّا زیبــا
مصمـم امّا بی خیـال
متواضـع امّا سربلنـد
مهربـان امّا جـدی
سبـز امّا بی ریـا
عــاشق امّا عــاقل
چشم دیگران چشمی است که ما را ورشکست میکند
اگر همه بغیر از خودم کور بودند , من نه به خانه باشکوه احتیاج داشتم نه به مبل عالی .
شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟ گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی…
سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد گفت طولی نکشد نیز تو خاموش شوی
دلم گرفته از آدمایی که میگن دوستت دارم اما معنیشو نمیدونن ،
از آدمایی که میخوان مال اونا باشی اما خودشون مال تو نیستند ،
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن و وقتی آفتاب میشه همه چیز یادشون میره !
اونی که بیشتر عاشقه ، کمتر وفا می بینه ، اونی که کمتر وفا داره ،
بیشتر محبت می بینه ، اینه اون دنیایی که همه عاشقشن .
زندگی درک همین امروز است ، ظرف دیروز پر از بودن توست ،
شاید این خنده که امروز دریغ کردی ، آخرین فرصت همراهی ماست .
می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟
جایی که می ری مردمی داره که می شکننت ، نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی ،
تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری ، قلب می ذارم که جا بدی ، اشک می دم که همراهیت کنه ،
و مرگ که بدونی بر می گردی پیش خودم .
(احمد شاملو)
یه دوست خوب می گفت : آدما مثل کتابن ، تا وقتی تموم نشدن جذابن ،
پس سعی کن خودتو جلوی دیگران ورق نزنی تا زود تموم نشی ،
چون وقتی تموم بشی میرن سراغ یکی دیگه .
دل که رنجید از کسی ، خرسند کردن مشکل است ،
شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است ، کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد ،
حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است .
و چه داستان غم انگیزی است دستی که داس را برداشت،همان دستی است که یک روز در خوابهای مزرعه گندم کاشت
ازشب پرسیدم چه بنویسم برای کسی که دوستش دارم ،گفت : بنویس بی تو فردایی ندارم...
باران همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند.
نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .
از تقدیر سرنوشت غمگین مباش
چه بسا سگ هایی بر روی اجساد شیرها رقصیدند
شادی کردند و خود را بزرگ پنداشتند
ولی نمی دانستند شیر، شیر می ماند و سگ، سگ . . .
گاه می توان براى یک دوست چند سطر سکوت به یادگار گذاشت
تا او در خلوت خود هر طور که خواست آنرا معنا کند . . .
در جهان غصه کوتاهی دیوار مخور / حسرت کاخ رفیق و زر بسیار مخور
گردش چرخ نگردد به مراد دل کَس / غم بی مهری این مردم بی عار مخور . . .
زندگی از سه جزء تشکیل شده است:
آنچه بوده ، آنچه هست و آنچه خواهد بود.
بیائید تا از گذشته برای حال استفاده کنیم و در حال چنان زندگی کنیم که زندگی آینده بهتر باشد.
شکل دادن به زندگی وظیفه خودمان است
به صورتی که آنرا بسازیم ، این بازسازی مایه زیبایی و یا مایه شرمساری ما می شود.
آن که نمی تواند از خواب خویش برای فراگیری دانش و آگاهی کم کند توانایی برتری و بزرگی ندارد
به نظر من ما روزی خواهیم مرد که نخواهیم و نتوانیم
از زیبایی لذت ببریم و در صدد نباشیم آن را دوست بداریم
رسیدن به مقصدی که هرگز برای خود در نظر نگرفته ای
به همان اندازه دشوار است که برگشتن از جایی که هرگز نرفته ای
شاکر بودن ولی آن را به زبان نیاوردن مانند آن است
که هدیه ای را برای کسی تهیه کنید ولی آن را به وی ندهید.
صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند، وآن هم در تمام عمر، بیش از یک مرتبه نیست...
ناتوان ترین آدمیان، آنانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند .
اندیشه برتر در روزهای توفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد
وقتی انسان آنقدر ثروتمند شد که بتواند هر چه دلش می خواهد بخرد ، می بیند معده اش بیمار است و همه چیز را هضم نمی کند .
اگر کاری رو یه نفر تونسته انجام بده پس تو هم میتونی و اگر تا حالا کسی انجامش نداده تو میتونی اولین نفر باشی.
اینکه ما جرات نمی کنیم برای این نیست که کارها سخت است-بلکه کارها سخت است برای اینکه ما جرات نمی کنیم!
نگران فردا نباش ، فردا به قدر کافی نگرانی های خود را دارد.لزومی ندارد بر مشکلات هر روز بیفزایی.
با زمان قرار زندگی مسالمت آمیز گذاشته ام که نه او مرتبا مرا دنبال کند و نه من از او فرار کنم، سرانجام که به هم خواهیم رسید.
نمیتوانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما میتوانیم نگذاریم که روی سر ما آشیانه بسازند.
از عاجزترین مردم کسی است که نتواند دوست پیدا کند و از او عاجزتر آنکه دوستش را از خود دور کند.
امام علی(ع)
راز موقع دوستی را زمان دشمنی ابراز کردن؛ دور از جوانمردی انسانیت و مردانگی است.
امام جعفر صادق(ع)