پدر ای چراغ خونه! مرد دریا، مرد بارون
با تو زندگی یه باغه، بی تو سرده مثل زندون
هر چی دارم از تو دارم ، تو بهار آرزوها
هنوزم اگه نگیری، دستامو می افتم از پا
پدر ای چراغ خونه! مرد دریا، مرد بارون
با تو زندگی یه باغه، بی تو سرده مثل زندون
هر چی دارم از تو دارم ، تو بهار آرزوها
هنوزم اگه نگیری، دستامو می افتم از پا
تقدیم به پدر حقیقیمان، امام زمان-ارواحُنا فِداه:
ای سفر کرده ی موعود بیا / که دلم در پی تو دربه در است
جان ناقابل این چشم به راه / برگ سبزی به تو، روز پدر است
ای تو کعبه را نگین/ یا امیر المؤمنین
ای تو خلقت را پدر/ وی خلائق را امین
کن نظر ز روی لطف/ به تمام پدران
روز سیزده رجب/ ای امیر مؤمنان
هر کس که شود داخل حصن حیدر
ایمن بود از عذاب روز محشر
جز مهر علی و آل چیزی نبود
سرمایه ی طوبا و بهشت و کوثر
ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من، جانان من، روح و روان من علی لست
تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی
شکر لله حاصل عمر گران من علی است
زد عشق تو خیمه در دل ما
حل شد زتو جمله مشکل ما
با مهر علی و آل بسرشت
از روز ازل خدا دل ما
ولادت باسعادت مولای عاشقان، امیر مؤمنان، علی علیه السلام، مبارک باد.
حجت حق، از حریم حق، به امر حق عیان شد
روشن از نور رخش، ارض و سما، کون و مکان شد
خانه زاد حق ولادت یافت اندر خانه ی حق
حق به مرکز جا گرفت، باطل گریزان از میان شد
زان سبب ماه رجب ماه خداست
که اندر آن میلاد شاه لافتی ست
شد رخش از کعبه ظاهر، عقل گفت:
” چون که صد آمد نود هم پیش ماست”
دل هر چه نظر به وسعت عالم تافت
جز نور تو در عرصه ی آفاق نیافت
هنگام نهادن قدم بر سر خاک
دیوار حرم به احترام تو شکافت
ناگهان یک صبح زیبا آسمان گل کرده بود
خاک تا هفت آسمان، بغض تغزل کرده بود
حتم دارم در شب میلادت، ای غوغاترین!
حضرت حق نیز در کارش تأمل کرده بود
هر فرشته، تا بیایی، ای معمایی ترین!
بال های خویش را دست توسل کرده بود
میلاد مظهر علم و عزت و عدالت و سخاوت و شجاعت،
اسد الله الغالب، علی بن ابیطالب، مبارک باد.
من باعث فریادتم
حافظ اسم پاکنم
همیشه در کنارتم
مردانه در رکابتم
عشق من پدر من
همیشه در رویای من
اخ که چقدر سخته برام
بدون تو فردای من
وز تولد حضرت علی تنها روز پدر نیست …
روز بزرگداشت مقام مردانگی و انسانیته …
و اون گنجی یه که هر کسی نمی تونه دارای اون باشه …
روز موجودی با محبت به نام پدر ..
پدر عزیزم روزت مبارک
آن شهنشاهی که بحر لا فتی را گوهر است
شحنه دشت نجف شاه ولایت، حیدر است
ذات پاک مرتضی را با کسی نسبت مکن
زانکه این آب حیات از چشمه سار دیگر است
معنی قول علی بابها آسان مدان
کاین سخن را صدجهان معنی به هر باکی در است
سرسبحانی که پنهانست در نادعلی
هم به معنی مظهرش او هم به معنی مظهر است
در میـــان کعـبه جـان ، پـرتـو حق جلــوه گر شــد
فاطمه بنت اســد هم ، صــاحب زیبـا پسر شــد
کعبه آن شب ، غـرقـه در نـور دل افـروز خـدا بـود
آسمان کعبه گویی ، مظــهر صــدها گهـــر شــد
عطــر جـانبخش بهشـتی در فضــای کعبه پیچید
تا کـه میـــلاد ســعید مـرتضی فخــر بشــر شــد
مـژده میـــلاد مـولا ، می کنــــد از غم رهـــــــایم
زین بشارت کام امّت ، مملو از شهد و شکر شـد
اسوه تقـوی علی و مظــهر ایمــان علی
عـزت آل پیمـــبر ، عاشــــق جانـان علی
منشــاء جـود و سخاوت ، موج دریای وفا
لعل رخشـــان ولایت ،گوهــر تـابـان علی
منبع مهــر و محبت ، صــاحب لطف و کرم
افتـــخار شیـعیان و آیت الـرحمــــان علی
میلاد نور بر شما مبارک
میلاد مسعود اولین کوکب رخشان سپهر ولایت وامامت
بر عاشقان و شیفتگان حضرتش مبارک.
تبریک به کسی که نمی دانم از بزرگی اش بگویم یا مردانگی، سخاوت، سکوت، مهربانی و… بسیار سخت است
پدرم روزت مبارک
بابای عزیزم ، روز پدر رو بهت تبریک میگم و صمیمانه بر دستای پینه بستهات بوسه میزنم .
روز مرد رو به مرد راستینی که مقام زیبای مردانگی رو درک کرده تبریک میگم
روزت مبارک
علی پا به این دنیا گذاشت و قلب عاشقان را محسور کرد و همگان را با انسانی آشنا کرد
که پدر تمامی آفریدگان پروردگارش لقب گرفت
روز پدر مبارک
پدرم : منی که پدر شده ام می دانم چه رنجهایی برای من کشیدی.
من می دانم که با چه سختی هایی نیازهای من را بر طرف کردی ،
پدرم قسم به تمام روزهای سرد و گرم که برایم زحمت کشیدی دوستت دارم
و خیالت برایم تکیه گاه است …
روزت مبارک
پدر ، نام تو تکیه گاه من است . روز پدر رو خدمت شما پدر عزیزم تبریک عرض میکنم .
روز پدر رو به بابای خوب دست و دلبازم تبریک میگم (هم اکنون نیازمند یاری سبز شما می باشیم)
پدر جان ، باش و با بودنت باعث بودن من باش . روزت مبارک . از صمیم قلب دوستت دارم . . .
بی محبت مادر/ یک قنات بی آبم
مثل راه بی مقصد / مثل عکس بی قابم
بی محبت مادر / از شکوفه ها دورم
یک کبوتر بی بال / یک چراغ بی نورم
بی محبتِ مادر / چون لبان بی لبخند
ساکتم و غمگینم / مثل بلبلی در بند
بی محبت مادر / در دلم صفایی نیست
از بهار در قلبم / هیچ رد پایی نیست
مادر، می خواهم با اشک هایم، گلی بپرورم به رنگ خون دل و به قامت هزاران دریغ و آه،
و روز مادر، بر مزارت گذارم. مادر، در این روز، آهم را بنگر و دریغم را شاهد باش.
هنوز باور ندارم که تو رفته ای. هنوز دست احساس تو را حس می کنم. تو زنده ای!
همه می شناسیمش؛ همو که با شکوه مهرش عشق را معنایی دیگر می بخشد
و قلبش وسعت بی انتهای صبر و مهربانی است و شانه های پرصلابتش مأمن مهر و صفا،
و چشم های پرفروغش سرچشمه احساس و گذشت است.
مادر، مهر کیشی است که با شمع وجودش به محفلمان روشنی می بخشد
و با گلخند محبت اش رنگ غم را از چهره مان می زداید و تبسمی از شادمانی بر دل هایمان می نشاند
و با دستان پر سخاوتش، چتری سایه گستر ساخته است تا هیچ سختی را حس نکنیم.
او به را ستی تندیس همه خوبی هاست.
سرو سایه گستر زندگی
مادر، تو کتاب همیشه گشوده ایثاری. تو در مزرعه زندگی مان بذر سپیده و مهر می کاری.
تو چون آسمان زلالی و چون باران بخشنده. مادر قامت تو قیامت عشق است.
ای سرافرازترین سر و سایه گستر زندگی ام. در وصف تو، کلمات عقیمند و واژگان محدود.
ای خوب ترین، ای رئوف ترین سرچشمه مهربانی ها، ای ساکن کوی مهتاب،
ای آب و آیینه و آفتاب، نام بلندت جاودان و کتاب وجودت به شیرازه
امن و امان خداوندی استوار و تلاش بی شائبه ات در بارگاه الهی پذیرفته باد
یاس ها عطرشان را از بوی تن تو به عاریت می گیرند.
شبنم، گل واژه اشک های توست ای شقایق دشتستان صبوری؛
ای هم آغوش پروانه ها؛ ای صفای گل سرخ؛ ای نرگس عشق؛
ای اقاقیای محبت؛ تو شمیم گل محمدی و رایحه گل نسترنی.
مادر، تو از همه گل ها زیباتر و از همه آنها خوش بوتری،
در سالروز یاد تو، عطر همه گل های شکفته را نثار وجودت می کنم.
ای مادر عزیز، تو بهترین گل واژه هستی، هستی؛
تو غزل لطیف روزگاری؛ تو دیوان محبت هایی؛ تو سرود جویباری؛
تو اقیانوس عشقی؛ تو دفتر رنج های نامکتوبی.
اکنون که من از تو هستی یافته ام جانم فدایت باد
مادر، کانون عاطفه و مهر است و ظرفیت و شکیب کمتری برای تحمل ناگواری ها دارد،
لطافت طبعش و ضعف طبیعی او از یک سو، و ناتوانی های فرساینده ای که از به دنیا آوردن
فرزند و دیگر رنج ها در او پدید آمده است از سوی دیگر، او را به شدت ناتوان می کند.
بی شک او شایسته تکریم، نوازش، عطوفت و خدمت است
مادر، صفا و صمیمیت و صداقت، گلابِ گلبرگ های وجود توست.
عشق و ایمان در پیشانی بلند تو، موج می زند. چشمانت چلچراغ محبت است.
چشمه های مهربانی از چشم های تو سرچشمه گرفته است.
لب هایت پیام آور شادترین، لبخندها و نگاه مهر آشنایت، زلالِ دل نوازترین عاطفه هاست.
قلب تو، رود همیشه جاری عشق است. از سایه مهربان دست هایت گل مهر می روید.
نسیم، چهره بر گام های تو می ساید.
مادر، روزت مبارک باد
مادر! تو جانانه جام بلای ما را نوشیدی و لباس رنج و محنت ما را پوشیدی،
اینک، حریر محبت فرزندانت را بپوش و شربت شهد عشق آنان را بنوش.
مادرم، در گرامی داشت روزت زیباترین ستاره سپاس را به پاس پاسداری بی کرانت از ما،
بر آسمان پرمهرت می آویزیم.
روزت مبارک باد.
یکی از وظایف مهم دینی و اخلاقی ما، احسان به پدر و مادر است.
در قرآن کریم، چندین بار احسان به آنان، توصیه شده است.
علامه طباطبایی رحمه الله در این باره نگاشته اند:
«انیکی به پدر ومادر، پس از یکتاپرستی از واجب ترین واجبات است؛
همان گونه که آزردن پدر و مادر پس از شرک، از بزرگ ترین گناهان است».
و در جای دیگری آورده اند:
«در چند جای قرآن کریم، خداوند متعال، احسان به والدین را در کنار توحید و نفی شرک آورده است
و پس از فرمان به توحید یا نهی از شرک، به احسان نسبت به پدر و مادر فرمان داده است».
تأکید قرآن کریم بر احسان به پدر و مادر نشان از عظمت والای مقام آنان، در فرهنگ اسلامی دارد.
مادر، تو شکوفاتر از بهار، نهالِ تنم را پر از شکوفه کردی و با بارانِ عاطفه های صمیمی،
اندوه های قلبم را زدودی و مرهمی از ناز و نوازش بر زخم های زندگی ام نهادی.
در «تابستان»های سختی با خنکای عشق و وفای خویش،
مددکار مهربان مشکلاتم بودی تا در سایه سارِ آرامش بخش تو،
من تمامی دردها و رنج ها را بدرود گویم. با وجود تو، یأس دری به رویم نگشود و
زندگی رنگ «پائیز» ناامیدی را ندید. تو در «زمستانِ» مرارت های زندگی،
چونان شمع سوختی تا نگذاری رنجش هیچ سختی ستون های تنم را بلرزاند.
مادر، ای بهار زندگی، شادترین لبخندها و عمیق ترین سلام های ما،
همراه با بهترین درودهای خداوندی، نثار بوستان دل آسمانی ات باد.
مادر، تو رفیع ترین داستان حیات منی. تو به من درس زندگی آموختی.
تو چون پروانه سوختی و چون شمع گداختی و مهربانانه با سختی های من ساختی.
مادر، ستاره ها نمایی از نگاه توست و مهتاب پرتوی از عطوفتت، و سپیده حکایتی از صداقتت.
قلم از نگارش شُکوه تو ناتوان است و هزاران شعر در ستایش مدح تو اندک.
مادر، اگر نمی توانم کوشش هایت را ارج نهم و محبت هایت را سپاس گزارم،
پوزش بی کرانم را همراه با دسته گلی از هزاران تبریک، بپذیر.
فروغ تو تا انتهای زمان جاوید و روزت تا پایان روزگار، مبارک باد.
آسودگی از محن ندارد مادر آسایش جان و تن ندارد مادر دارد
غم و اندوه جگر گوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر
آسودگی از محن ندارد مادر ، آسایش جان و تن ندارد مادر ،
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ، ورنه غم خویشتن ندارد مادر . . .
زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است ، سـرچشمه محبت و الطاف داور است
بهر صفا و لطف خدا عشق مظهر است ، بعد از خدا به سجده بود زآنکه مادر است . . .
مادر خوبم :
به تو سلام می کنم، تا خانه عروجم با دعای تو بنا شود
و دلم در آسمان آبی مهرت رها شود
روزت خجسته، لبانت پر ز خنده و دلت شاداب و سرزنده باد . . .
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد.
زهرا که از فروغش عالم ضیا گرفته / دین نبی ز فیضش نشو و نما گرفته
مریم زمکتب او درس حیا گرفته / جشنی به عرش اعلی بهرش خدا گرفته . . .
مادر ای لطیف ترین گل بوستان هستی
تو شگفتی خلقتی
تو لبریز عظمتی
تو را دوست دارم و می ستایمت!
دست بر دعا بر می دارم و از خدای یگانه برایت برکت,رحمت و عزت می طلبم.
آسودگی از محن ندارد مادر. آسایش جان و تن ندارد مادر .
دارد غم و اندوه جگر گوشه خویش ورنه غم خویشتن ندارد مادر
به یاد می آورم لحظه های فراز را که صدای او اعتبارم می بخشید و
لحظه های نشیب را که اعتمادم به یاد می آورم افرای افراشته ای را به یاد می آورم مادرم را ...