گذاز تا شیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید،هرچند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد
اما کوری را به خاطر آرامش تحمل مکن
گذاز تا شیطنت عشق چشمان تو را به عریانی خویش بگشاید،هرچند آنجا جز رنج و پریشانی نباشد
اما کوری را به خاطر آرامش تحمل مکن
دیگه دوستت ندارم
دیگه اهمیتی واسم نداری
E
E
E
E
چرا دماغم اینجوری شد
.
.
o------------
/l
JL
=___ =
(.)__(.)
_(۰o)
(------)
هی بهت گفتم دست تو دماغت نکن. گوش نکردی... اینم نتیجش!
. * ./۰۰\. *.
. * (‘_’) * .
* . ( : ) . *
. *( : )* .
ببین چه آدم برفی نازی درست کردم !
با این که خیلی دوستش دارم ، مال تو !
.:ΞΞΞ:. ' ' .:ΞΞΞ:.
":ΞΞΞΞ:.o.:ΞΞΞΞ:"
:ΞΞΞΞ¥ΞΞΞΞ:
":ΞΞ:-'!'-:ΞΞ:"
این پروانه از راه دور میاد و میخواد بهت بگه خیلی گلی .
+ - + - + - + - + - + - + - + - + - +
- + - + - + - + - + - + - + - + - + -
+ - + - + - + - + - + - + - + - + - +
- + - + - + - + - + - + - + - + - + -
بشین قشنگ با دقت جمع و تفریق کن ببین چندمین باره سرکار رفتی
__/ΓΠ\__. (""v"")
'-O----O-'__. 'v'
این قلب منه. اگر فکر می کنی به فکر تو نیست بزن با همین ماشین لهش کن.
...
...
...
هه هه هه! بنزین نداره!
0#####>==<#####
فکر کردی الان می گم این منم که از دوری تو روی ریل قطار خوابیدم؟ اگه گوشیتو 90 درجه به سمت چپ بچرخونی می بینی که دارم از نردبان ترقی بالا می رم
### 0<-<####
هی! این کار رو نکن! از روی ریل بلند شو! قطار میاد زیرت می گیره... تو فقط مدت کوتاهی منو ندیدی! صبور باش! دوباره منو می بینی!
....................
.Oooo...oooO....
../ (....(__)......
.../_)...) \........
........(_\.........
ببخشین پابرهنه اومدم تو گوشیت
><(((;>o
O
o
><(((;>o
O
o
<;)))><O
عمیق ترین دریاها رو شنا کردم تا بهت بگم: چه کار می کنی؟ خوب هستی؟ در سلامتی کامل به سر می بری؟
. * ./۰۰\. *.
. * (‘_’) * .
* . ( : ) . *
. *( : )* .
ببین چه آدم برفی نازی درست کردم !
با این که خیلی دوستش دارم ، مال تو
اگر یادت کنم دیوانه می شم / فراموشت کنم بیگانه میشم / اگر ترکت کنم میمیرم از غم / فراموشت کنم می پاشم از هم
«شاید کسی را که با او خندیدهای فراموش کنی، اما هرگز کسی را که با او گریستهای از یاد نخواهی برد.»
تو رفتی و تنها چند خاطره که هیچگاه نمی توانم فراموش کنم بر جا گذاشتی...
خاطره هایی که یاد آن این دل عاشقم را می سوزاند....
دلم بدجور برای تو تنگ است عزیزم....
این دیگه بار آخره دارم باهات حرف میزنم
خدا حافظ نا مهربون میخوام ازت دل بکنم
سخته ولی من میتونم سخته ولی من میتونم
این جمله رو اینقدر میگم تا که فراموشت کنم
5 راه برای فراموش کردن اونی که خیلی دوستش داری:
.
.
.
.
.
دنبال چی میگردی ؟؟؟میکشمت اگه بخوای فراموشم کنی..
میرم تا در غبار غم فراموشت کنم / سر در آغوش پشیمانی گذارم تا تو را
ای امید آتشین با گریه خاموشت کنم . . .
ای یادگار لحظه های زیبا ، به احترام تمام زیبائی های دنیا فراموشت نمیکنم . . .
زندگی به من آموخت که چگونه گریه کنم اما گریه به من نیاموخت که چگونه زندگی کنم.....تو نیز به من آموختی چگونه دوست بدارم اما به من نیاموختی که چگونه تو رو فراموش کنم
کاش تو دنیا دو رنگ گل وجود داشت قرمزو سفید
قرمزها مال تو ؛ سفید مال من
که اگر تو منو فراموش کردی
گل های قرمزت پر پر بشه
ولی اگر من تو رو فراموش کردم
گل های سفید کفنم بشه...
درسته که یه روزی فراموش می کنی و یه روز دیگه فراموش می شی ولی اینو بدون
فراموش شدگان هرگز فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند
یه روز (....) میره سربازی........................................................................................................
............................................................................دنبال چی میگردی نیستش!رفته سربازی
پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،
مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد
و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در
نظامی ترین جمله عاشقانه: توی اردو گاه قلبت... منم یه اسیر جنگی...تو منو شکنجه میدی...توی این قلعه ی سنگی.
از آن روزی که سربازی به پا شد/ ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد/ تمام دخـــتران را چشم به راه کرد
سربازی راهیست برای آدم کردن پسرها…
اما هیچ راهی برای آدم کردن دخترها وجود نداره!
به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است
به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را
الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان
سر پستم رسیدم خوابم آمد / محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی / کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور / جدا گشتم دو سال از خانه ام دور
هر روز تنگ غروب تو سربازی
صفا داره لب مرز تیر اندازی
تا چهل چراغ پادگان روشن میشه
سر دیگ عدسی غوغا میشه
توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس
بخورم ، نخورم گرسنه می مونم
قدر آش ننم رو حالا می دونم
بسوزد آنکه سربازی بنا کرد / تو را از من ، مرا از تو جدا کرد
گروهبانان مرا بیچاره کردند / لباس شخصی ام را پاره کردند
به خط کردند تراشیدند سرم را / لباس آش خوری کردند تنم را
دعا میکنم غرق باران شوی / چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
دعا میکنم در زمستان عشق / بهاری ترین فصل ایمان شوی
چه دعایی کنمت بهتر از این :
خنده ات از ته دل
گریه ات از سر شوق
و دلت کلبه ای از مهر و صفا
قلب تو جلوه ای عشق و ارادت به خدا
امشب تمام آینه ها را صدا کنید / گاه اجابت است رو به سوی خداکنید
ای دوستان آبرودار در نزد حق / درنیمه شب قدرمرا هم دعا کنید
امشب رحمت دوست جاریست، مانند رود، نه! مانند باران، اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید،
کسی اینجا محتاج دعاست، اگر یادتان بود باران گرفت دعایی به حال من بیابان کنید.
امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت / آرام روان گشت دلت سوی خدایت
رفتى به در خانه آن قاضى حاجات / یاد آر مرا ملتمس لطف و دعایت
در این ایام که از رحمت و برکت انباشته است؛
در این روزها که فرشته ها راحت میان ما قدم می زنند
و در این شب ها که از انوار خدا سپیدی گرفته اند
ما را از نسیم دعا فراموش نکنید