دلتنگم و دیدار تو درمان من است / بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ تنی مباد و بر هیچ دلی / آنچه از غم هجران تو بر جان من است
دلتنگم و دیدار تو درمان من است / بی رنگ رخت زمانه زندان من است
بر هیچ تنی مباد و بر هیچ دلی / آنچه از غم هجران تو بر جان من است
آمدم تا مست و مدهوشت کنم اما نشد / عاشقانه تکیه بر دوشت کنم اما نشد
آمدم تا از سر دلتنگی ام گریه تلخی در آغوشت کنم اما نشد
نازنینم یاد تو هرگز نرفت از خاطرم سعی کردم فراموشت کنم اما نشد . . .
تو رفتی و تنها چند خاطره که هیچگاه نمی توانم فراموش کنم بر جا گذاشتی...
خاطره هایی که یاد آن این دل عاشقم را می سوزاند....
دلم بدجور برای تو تنگ است عزیزم
دیگه به نبودت عادت کرده بودم
خو دمو با خیالت راحت کرده بودم
دو باره زد به سرم شعر دلتنگی بگم
برای دل خو دم شعر غریبی رو بگم
از تو برای تو و برای دلتنگی های همیشگیم می نویسم.
می گویم که من تو را بهترین میدانم تو را...میخواهم
امشب تمام گذشته ام را ورق زدم :
پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ، دلتنگی افسرده ، خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن .... چیزی نیافتم .
نفرین به بودن وقتی با درد همراه است
زندگی قشنگه اگه با تو باشه... مرگ قشنگه اگه برای تو باشه... دلتنگی قشنگه اگه به
خاطر تو باشه... من قشنگم اگه با تو باشم اما تو هرجور که باشی قشنگی
دوست داشتن تمثیلی از نفس کشیدن من است، سزاواری من در زندگی، شایستگیام در بودن!
... اگر سزا بود چنان در آغوش میفشردم که یکی گردیم، و در آن پیکر، نه من دلتنگ
میشدم، نه او میگریخت
دلم ز دست زمانه بسی تنگ است / چه کنم که کار دنیا فقط نیرنگ است
نیرنگهای دنیا هزار و یک رنگ است / خدا کند شود پیدا دلی که با دل من یک رنگ است
سه شاخه گل برات میفرستم
یکی از طرف خداوند که نگهدارت باشه
دومی از طرف دلمه که دوستت داره
و سومی از طرف چشامه که دلتنگ دیدارت شده
اونائی که ما عاشقشون هستیم هیچ وقت از ما دور نمیشوند
هر روز کنار ما راه میروند اما دیده نمیشوند ... شنیده نمیشوند
و هنوز نزدیک و هنوز عاشق ... هنوز دلتنگ و خیلی عزیز . . .
نمیدانم از دلتنگی عاشقترم یا از عاشقی دلتنگ تر
فقط میدانم در آغوش منی ، بی آنکه باشی
و رفتی ، بی آنکه نباشی . . .
شکر خدائی را که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ
زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ
شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .
من به دلتنگی شبهای ملول
و تهی مانده خود از شادی
ذهنم از خاطرها سرشار
من به تنهایی خویش و به تنهایی باغ...
و به یک معجزه می اندیشم...
پیام : موردی برای نمایش نیست
فرستنده : نام فرستنده مشخص نیست
تاریخ ارسال : تاریخ ارسال معلوم نیست
دلم واسه ی تو خیلی تنگ شده واسه ی همینه که همه چیز گم شده و از دست رفته!
میخوام که عاشقت بشم ، گل شقایقت بشم / دلم واست تنگ شده بود ، گفتم مزاحمت بشم !
میان عابران تنهاتر از من هیچ کس نیست / کسى اینجا به فکر این غریبه در قفس نیست
دلم امشب براى خنده هایت تنگ تنگست / فقط در دستهاى گرم تو مردن قشنگست . . .
برنگرد
که بر نمی گردی تو هیچوقت
نمی خواهمم داشته باشمت،نترس فقط بیا
در خزان خواسته هام کمی قدم بزن تا ببینمت
دلم برای راه رفتنت تنگ شده است...
تو این دنیا تو این عالم / میون این همه آدم
ببین من دل به کی دادم / به اون کس که نمیخوادم
دلم شیشه دلش سنگه / واسه سنگه دلم تنگه
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . . . .
این روزها که می گذرد
یک ترانه تلخ
قصه ی تنهایی های مرا می سراید
سمفونی گوش خراشی است
روزهاست پنبه دگر فایده ندارد
......باید باور کنم
تنهایم
وسعت درد فقط سهم من است ، باز هم قسمت غم ها شده ام ، دگر آیینه ز من با خبر است ، که اسیر شب یلدا شده ام ، من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ، کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام
تو برو پیچک من ، فکر تنهایی این قلب مرا هیچ مکن ، رو پیشانی من چیزی نیست ، غیر یک قصه پر از بی کسی و تنهایی
به پندار تو : جهانم زیباست ، جامه ام دیباست ، دیده ام بیناست ، زبانم گویاست ، قفسم هم طلاست ، به این ارزد که دلم تنهاست
ترا در طبیعت بکر چون یاس
و در افکارم از احساس
در انزوای تنهایی بی حد
ترا در شبانه ی لبخند
تا صبح دور
و به اندازه ی یک جرعه خدا
دوستت می دارم
خواستم یه اس ام اس توپ برات بفرستم ، وسط راه منفجر شد !
همه فهمیدن دوستت دارم . . . !
اگه تا حالا نتونستی پس دیگه هیچوقت نمی تونی
ستاد مبارزه با امیدواری کاذب جوانان
کار دنیا رو ببین !
تپش قلبم شده مثل تبلیغ پفیلا ! یکی واسه تو ! یکی واسه من !
خوابی؟ بیداری؟ اگه خوابی چرابیداری؟
پس بیداری؟
اگه بیداری چراخوابی؟پس خوابی برو راحت باش!
فقط میخواستم ببینم خوابی یا بیدار!
حالاخوابی یا بیدار!
خواستم توی قلبت خونه کنم دیدم زمینش خیلی گرونه !
ما که فقیریم ، توی چشات چادر میزنیم . . .
شنیـــدم آدم شــــدی , ناراحــــت شــــدم
.
.
.
.
.
اما بعد تحقیق کردم دیدم شایعه بوده
.
.
.
.
.
.
هنــــوزم فـــــرشـــــتــــــه ای !!
سلام ، از سرد خونه مزاحم میشم !
اینجا یه قلب یخ زده هست که منتظر اس ام اس گرم شماست !
من وقت و بی وقت ، دم وقت ، اول وقت ،
وسط وقت ، آخر وقت و خلاصه همه وقت به یادتم !
خواهش میکنم : بی حوصلگی هایم را ببخش ، بداخلاقی هایم را فراموش کن ، بی اعتنایی هایم را جدی نگیر ، در عوض من هم تورا می بخشم که مسبب همه ی اینهایی
در عجبم چطور هنوز ستون فقراتت سالم است وقتی با این انهدام سخت از چشمانم افتادی !