ای خدای باقر !علم نیست آنچه در نزد مردمان است.
علم آن است که مظهرش باقر العلوم است.
ما را سنگریزه ای از سلسله جبال علوم باقری عنایت کن!
شهادت حضرت امام محمد باقر( ع) تسلیت باد
ای خدای باقر !علم نیست آنچه در نزد مردمان است.
علم آن است که مظهرش باقر العلوم است.
ما را سنگریزه ای از سلسله جبال علوم باقری عنایت کن!
شهادت حضرت امام محمد باقر( ع) تسلیت باد
گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند
گهی به خانهاش از کینه خصم برد هجوم
بسان مادر و آباء رنج دیدهی خویش
همیشه بود ز حقّ و حقوق خود محروم
به غربت علی و خاندان او سوگند
امام ما ز جهان رفت با دلی مغموم
هماره قصه مظلومیاش به خاک بقیع
بود ز غربت قبرش برای ما معلوم
نظرت می رسد آن لحظه اسیرت کردند
سمّ اسبان عدو یکسره زیرت کردند
عطش آمد به سراغت
علی اصغر شده داغت
تو شفای دل زارت
همه جا فکر حسین است
به لبِ غرق به خونت
همه دم ذکر حسین است
باقر علم جهان را تو ملقب باشی
تو به یادآور هر نالهی زینب باشی
دل شیعه نگرانت
زهر کین برده توانت
کسی که بود شکافندهی تمام علوم
هزار حیف که از زهر کینه شد مسموم
سر تو باد سلامت یا رسول الله
وصّی پنجم تو کشته شد، ولی مظلوم
نه طاقت است زبان را به وصف غمهایش
نه قدرت است قلم را که تا کند مرقوم
بگو به امت اسلام، این سخن (میثم)
به مرگ حضرت باقر یتیم گشت علوم
دلم پر مى زند امشب براى حضرت باقر
که گویم شرحى از وصف و ثناى حضرت باقر
ندیده دیده ى گیتى به علم و دانش و تقوا
کسى را برتر و اعلم به جاى حضرت باقر
بـه سر مـی پـرورانم من هوای حضرت بـاقر (ع)
بـه دل باشد مرا شوق لقای حضرت باقر (ع)
زعشقش جان من بر لب رسیده کس نمی دانـد
کـه نبود چاره ساز من سوای حضرت باقر (ع)
یک عمر سوخت قلب تو از کینه هشام آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو
تنها نه در عزاى تو چشم بشر گریست آن دشمن سیاه دل بى حیاى تو
اى خفته همچو گنج، به ویرانه بقیع پر مى زند کبوتر دل، در هواى تو
در را به روى امت اسلام بسته اند آن گمرهان که بى خبرند از صفاى تو
آرزوی زینبه با هزار غم و محن
که تو روز تشییع بشه بدن امام حسن
ای خدا تو مدینه غصه بی اندازه شد
بین اشک و آه بدن تشییع جنازه شد
بی بهره از فروغ ولایت تو یا حسن
مشمول این حدیث پیمبر نمی شود
فرمود دیدهای که کند گریه بر حسن
آن دیده کور وارد محشر نمی شود
هر که بشنیده صداى مجتبى
تا ابد شد مبتلاى مجتبى
سالها بهر حسین باید گریست
تا کنى درک عزاى مجتبى
شهادت امام حسن مجتبی تسلیت باد
چرا چشمت پر اشک و سـینـه ات پر آه می باشد
مخور غصه پس از من عمر تو کوتاه می باشد
مسوزان قلب بابا را چنین ناله مزن زهرا
که شاد از ناله تو دشمن گمراه می باشد
اى دل خون شده! ایّام عزاى حسن ست
کز ثَرى تا به ثریّا همه بیت الحزن ست
پیرهن چاک زنم در غم آن گوهر پاک
گز غمش چاک ملک را به فلک پیرهن ست
ای وای دوباره شام غربت سر زد
چاووش عزا به خانهی دل در زد
در شهرِ جفا، مرد صفا تنها شد
چهارم علی از دیار فانی پر زد
در مجلس مظلومیّت مردِ غریب
بنگر که دلم میان غمخانه گم است
این ناله ز ماتمِ امامِ هادی ست
معصوم دوازدهم امامِ دهم است
امشب که زمین و آسمان می گرید
از بهر غریب سامرا می گرید
جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
نه همی جای تو در سامره تنها باشد
که به دلهای محبان تو جای تو بود
دیده گریان نشود روز جزا در محشر
هر که گریان به جهان بهر عزای تو بود
از سخنان گهربار امام هادی علیه السلام :
“بهتر از نیکی، نیکوکار است، و زیباتر از زیبایی،
گوینده آن است و برتر از علم، حامل آن و بدتر از بدی،
عامل آن است وحشتناک تر از وحشت، آورنده آن است.”
یا علی بن جواد، یا امام المتقین
ای امام دهمین، ای شهید راه دین
جان به قربان تو و درد و رنج و آه تو
در نهایت خانه ات، گشته قربانگاه تو
تا صف محشر بود در ادامه راه تو.
شهادت مظلومانه دهمین امام شیعیان را تسلیت عرض می نماییم
ای وای دوباره شام غربت سر زد
چاووش عزا به خانهی دل در زد
در شهرِ جفا، مرد صفا تنها شد
چهارم علی از دیار فانی پر زد.
سالروز پرپر شدن دهمین گل باغ امامت و ولایت، تسلیت و تعزیت
در مجلس مظلومیّت مردِ غریب
بنگر که دلم میان غمخانه گم است
این ناله ز ماتمِ امامِ هادی،
معصوم دوازدهم امامِ دهم است
تسلیت و تعزیت.
دهمین حجت خدا هادى
دهمین میر و پیشوا هادى
دهمین دادرس به خلق جهان
دهمین شافع جزا هادى
متوکل نمود مسمومت
کشته زهر اشقیا هادى
/ شهادت دهمین وصی، امام عل النقی(ع) تسلیت باد/
ای وای دوباره شام غربت سر زد
چاووش عزا به خانهی دل در زد
در شهرِ جفا، مرد صفا تنها شد
چهارم علی از دیار فانی پر زد
موی از غم سامراییام گشته سپید
در چهره چروک بیکسی گشته پدید
دانی که چرا به سینه و سر بزنیم؟
چون بوالحسن ثالث ما گشته شهید
در مجلس مظلومیّت مردِ غریب
بنگر که دلم میان غمخانه گم است
این ناله ز ماتمِ امامِ هادی ست
معصوم دوازدهم امامِ دهم است
دل را شراره غم تو پُرشرار کرد
داغ تو قلب خسته دلان داغدار کرد
با کشتن تو قاتلت اى هادى امم
خود را به نزد ختم رسل شرمسار کرد
ای آفتاب عالمیان هادیا (ع) سلام
ای نور چشم هاشمیان هادیا (ع) سلام
ای مقتدای فاطمیان هادیا (ع) سلام
کن روان اشک غم ای شیعه به دامان امروز
تسلیت ده به شهنشاه خراسان امروز
کشته شد موسی بن جعفر ز جفای هارون
زیر زنجیر بلا، گوشه ی زندان امروز
-التماس دعا-
از جهان رفته با قلب خسته
نزد زهرای پهلو شکسته
راحت از جور و زنجیر کین شد
خاک غم بر سر مسلمین شد
خدایا! به حق تن رنجور موسی بن جعفر، فرج مهدی منتظَر را برسان.
امشب شب عزای امام عالمین است
دل را هوای قبر غریب کاظمین است
باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده
مهدی به یاد جدش، صاحب عزا گردیده
- آجرک الله یا بقیة الله -
یا حضرت معصومه، ای یادگار زهرا
بزم عزا به پا کن امشب برای بابا
ای شیعیان بیارید عطر و گلاب و قرآن
موسی بن جعفر آزاد، گردد ز کنج زندان
-شهادت غریبانه ی امام کاظم-ع تسلیت باد-
کن روان اشک غم ای شیعه به دامان امروز
تسلیت ده به شهنشاه خراسان امروز
کشته شد موسی بن جعفر ز جفای هارون
زیر زنجیر بلا، گوشه ی زندان امروز
از جهان رفته با قلب خسته
نزد زهرای پهلو شکسته
راحت از جور و زنجیر کین شد
خاک غم بر سر مسلمین شد
خدایا! به حق تن رنجور موسی بن جعفر، فرج مهدی منتظَر را برسان.
چهار چوب نگاهت به چهار دیواری
اگر چه روز نداری، همیشه بیداری
مکیده است توان تو را لب زنجیر
برای دادن جان، جان من توان داری؟
امشب شب عزای امام عالمین است
دل را هوای قبر غریب کاظمین است
باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده
مهدی به یاد جدش، صاحب عزا گردیده
چشم گردون در عزای موسى جعفر گریست
دیده ی خورشید بر آن ماه خوش منظر گریست
گر چه او پروانه ی حق بود اما همچو شمع
در مناجاتش ز هجر دوست پا تاسر گریست
شهادت مظلومانه ی هفتمین مولای غریب شیعیان تسلیت باد.
مظلوم تر از جواد، بغداد نداشت
آن مظهر داد، تاب بیداد نداشت
می خواست که فریاد کند تشنه لبم
از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت
می زنم امروز در کوی توَلاّیت قدم
تا بگیری دست این افتاده را فردا جواد
در گلستان محمد، نخل سرسبز رضا
میوه قلب علی، ریحانه زهرا جواد
در میان حجره یا رب کیست غوغا میکند
شکوه زیر لب ز بی رحمی دنیا میکند
همسرش از فرط شادی و شعف کف میزند
زین عمل خود را به عالم خوار و رسوا میکند
گشته عالم، غرق ماتم
در عزای جواد الائمه
کرده زهرا ناله برپا
در عزای جواد الائمه
شد ز بیداد، شهر بغداد
کربلای جواد الائمه
گشته عالم غرق ماتم در عزاى جوادالائمه
کرده زهرا ناله بر پا از براى جوادالائمه
یوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم
مى دهد جان در میان حجره ى در بسته مظلوم
ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد
او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد
مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل
از روی شوق در ره جانانه جان سپرد
ای شیعه بزن ناله و فریاد امشب
از غربت آن غریب کن یاد امشب
مسموم شد از زهر، جواد بن رضا
در حجره ی در بسته ی بغداد امشب
شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، تسلیت و تعزیت.
خورشید سپهر عدل و داد است جواد
سر لوحه دفتر رشاد است جواد
در جود و سخا کسی به پایش نرسد
چون مظهر جود حق جواد است، جواد
سلام ما به رخ انور امام جواد
درود ما، به تن اطهر امام جواد
غریب بود و غریبانه جان سپرد و نبود
کسى به وادى غم، یاور امام جواد
سلام بر امام جواد(ع) که «جود» قطره ای بود در پیشانی بلندش
و «علم» غنچه ای بود از گلستانِ وجودش و «حلم» گوهری بود از گنجینه فضایلش