بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۷۵۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اس ام اس خنده دار» ثبت شده است

یارو رو داشتن میبردن اتاق عمل. ازش میپرسن:همراه داری؟ میگه: آره دارم خاموشش کردم!!!


مرد خودپسندی بالای سرکشاورزی ایستاده بود و کارکردنش را نگاه می کرد.
مرد با غرور گفت: « بکار، بکار، که هر چه بکاری ما می خوریم.»
کشاورز گفت: «یونجه می کارم»


مغز ما یک دینام هزار ولتی است که متاسفانه اکثرمان بیش از یک چراغ موشی از آن استفاده نمی کنیم.


طرز نگاهت،صورت ماهت، چشمای نازت، دل عاشق نوازت ... منو یاد گدای سر کوچمون می ندازه!


دخترها مثل سیب های روی درخت هستند. بهترین هایشان در بالاترین نقطه درخت قرار دارند.

پسرها نمی خواهند به بهترین ها برسند چون می ترسند سقوط کنند و زخمی بشوند،

بنابراین به سیب های پوسیده روی زمین که خوب نیستند اما به دست آوردنشان آسان است، اکتفا می کنند.

سیب های بالای درخت فکر می کنند مشکل ازآنهاست درحالی که آنها فوق العاده اند.

آنها فقط باید منتظر آمدن پسری بمانند که آن قدر شجاع باشد که بتواند از درخت بالا بیاید


اماکن دیدنی رشت :

1-کلوچه پزی پسر و پدران . 2-کتیبه زن باوفا. 3-مجسمه مرد با غیرت.

4-میدان شهید حلال زاده . 5-پارک زیبا دماغ


ترکه یه آینه رو زمین پیدا میکنه. برش میداره عکسش می افته توش میگه " ببخشید نمیدونستم مال شماست


تحقیقات نشون داده اصفهانیها فقط در 22 روز سال رشد می کنند: دهه اول محرم + 12روز اول عید


زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد! مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد.

زن پول را کشف کرد و « خرید کردن » اختراع شد! از آن به بعد مرد چیزهای بسیاری را کشف و اختراع کرد.
ولی زن همچنان مشغول خرید بود


 تهرانیه تو حج ,پرده کعبه رو گرفته بود می گفت خدایا توبه دیگه برای ترکا جک نمی سازم

یه ترکه زد رو شونش گفت داداش قبله کدوم وره؟ تهرانیه داد میزنه خدایا خاطره که می تونم تعریف کنم؟


فکر میکردم عاشقی هم بچگی ست ٬ اما حیف این تازه اول زندگیست .

زندگی چیزی شبیه یک حباب ٬ عشق ٬ آبادی زیبایی در سراب فاصله با آرزوهای ما چه کرد ؟

کاش میشد در عاشقی هم توبه کرد.


صدای آب می آید ٬ در حوض دلتنگیم چه میشوئی ؟

کمی آهسته تر ... ماهی کوچک دلم را در میان دستانت نمی بینی ؟؟


 تیک ... تاک ... تیک ... تاک

با هر تیک ساعت به یادت میوفتم  و با هر تاک ساعت دلتنگت میشم  . . .


غضنفر میخواسته خود کشی کنه تیر رو میزنه به مغزش بعد از نیم ساعت میمیره !!!!!!!

همه دانمشمندان جمع میشن که ببینن چی شده، بعد از دو سال تحقیق میفهمند گلوله داشته دنبال مغز یارو میگشته


غضنفر جبهه بوده از هر طرف خمپاره می یومده .

یکی داد می زنه می گه : سنگر بگیرید .غضنفر از اون ور می گه : واسه من بربری بگیرید


ترکا تصمیم میگیرن فارسی حرف بزنن! ! صبح یکیشون میره اون یکیو بیدار کنه میگه پاشو! !

اونیکی میگه نمی پاشم! میگه احمق نباید بگی نمی پاشم که, باید بگی پاشیده نمیشم.



به غضنفر می گن اگه حالت تهوع بهت دست بده چی کار می کنی ؟

می گه هیچی باهاش دست می دم.



بگذار دستِ کم، گاهی، تو را به خواب ببینم!
بگذار در خیال تو باشم!
بگذار … بگذریم!
این روزها، خیلی برای گریه دلم تنگ است !


یک مخترع لر با مهندسی معکوس موفق به تولید نوعی سرنشین بدون هواپیما شد.

یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی میده چایی رو که میارن یه کمیشو میخوره باقیشو می پاشه به مهموندار
مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی! چند دقیقه میگذره باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده باز یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار
مهموندار میگه : چرا این کارو کردی؟
کلاغه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی !
بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره
خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه ...
مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن قهوه رو که میارن
یه کمیشو میخوره باقیشو میپاشه به مهموندار مهموندار میگه چرا این کارو کردی؟
خرسه میگه دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی
اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن که
بندازنش بیرون خرسه که اینو میبینه شروع به داد و فریاد میکنه
کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو که بال نداری مگه
مجبوری پررو بازی دربیاری!!!!!!!!


نکته مدیریتی : قبل از تقلید از دیگران منابع خود را به دقت  ارزیابی کنید



هر که را دیدم  خیانت کرد و رفت

هر که با من بود یار من نبود

هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت

خود ندانستم از این غمها چه سود


کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست


نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدی

نفرین بر آن مرامی که اینگونه  به اعتمادم خیانت کرد


آنقــدر مرا سرد کرد

 از خودش .. از عشق ..کــه حالا بــه جای دلبستن یخ بسته ام

آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..لیز می‌‌خوریــد


 به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی . . .


عاشق شدم و عذاب را فهمیدم / رنجیدن و اضطراب را فهمیدم

در چشم تو عشق را ندیدم اما / معنای دل کباب را فهمیدم

هر روز خطاهای تو را بخشیدم / تا بخشش بی حساب را بخشیدم . . .


یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی

تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . .


چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن

صداقت با دروغگو  و مهربانی با سنگدل . . .


از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم

و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی

من بدهکارت می شوم . . .


به بابام می گم بابا پول نمی دی؟ می گه پول تو جیبی؟

پ ن پ طبق برنامه پنجم سند چشم انداز ۲۰ ساله، پول درآمد نفتی این مملکتو می خوام!!


دارم تو خونه رو ترد میل میدوام بابام میاد میگه داری میدویی لاغر کنی…!!

پَـــ نَ پَـــ کلاسم دیر شده عجله دارم


زنگ زدم به استاد، میگه چیه نمره میخوای؟
میگم پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم ببینم فحش هایی که به خواهر مادرت دادم دلیوری شده یا نه؟


شمع های ماشینم سوخته,رفتم تعمیرگاه…میپرسه عوضشون کنم؟؟
پـَـَـ نَ پـَـَــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشی


با گل رفتم بیمارستان
نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین
گفتم پَـــ نَ‌‌ پَـــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات


رفتم دنبال دوستم، زنگ خونه رو زدم میگم منتظرم، میگه بیام پایین؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بیا بالا پشت بوم، با هلیکوپتر اومدم


روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه… اومده میگه… روزنامه میخونی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتم



به دوستم میگم وی پی ان داری؟ میگه واسه رد شدن از فیلترینگ میخوای؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه رد شدن از تنگه ابو غُریب میخوام. هم سنگرام منتظرن!!!


سر کلاس آیین نامه رانندگی پلیسه یه تابلو را از من پرسیده. میگم عبور دوچرخه ممنوع. میگه این دوچرخه است؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ تانکه. میگه پـَـَـ نــه پـَـَـــ و مرض! هنوز فرق دوچرخه با موتورگازی را نمیدونی؟


گرگه می ره در خونه شنگول و منگول، در میزنه
بچه ها می گن: مامان تویی
گرگه میگه: پ ن پ سروان احمدی مقدم هستم از نیروی انتظامی، اومدیم دیشاتون رو جمع کنیم


رفتیم استادیوم همه تماشاگرا دارن شعار میدن دوستم میپرسه: دارن به بازیکنه فحش میدن؟

میگم : پ ن پ دارن اعضای فامیلشو بش یاداوری میکنن تا یادش نره!!!!!


رفتم پیش مامان بزرگم میگم خسته نباشى ننه دارى بافتنى میبافى؟
میگه پَــ نَ پَـــ دارم سبزه گره میزنم بختم باز شه یکى بیاد بگیرتم!!!


رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم،
مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟
گفتم پَ نه پَ همینجا میخورمش


به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر .
میگه گرفتم وصل کنم؟
گفتم پَ نه پَ فوت کن , قطع کن


تو خیابون بودیم میگم آخی ببین ماشین زده بهش بیچاره مرده کفن کشیدن روش… میگه واقعا مرده؟

میگم پَ نه پَ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره


مامانم جیغ زد. بدو بدو رفتم ببینم چی شده دیدم یه سوسک تو دستشوییه. برگشتم برم دمپایی بیارم میگه میری دمپایی بیاری
گفتم پـــ نه پـــ دارم میرم سوسکه راحت باشه!
حالا دمپایی آوردم میگه میخوای بکشیش؟
گفتم پـــ نه پـــ میخوام بدم پاش کنه میره دستشویی پاش کثیف نشه!


رفتم نمایشگاه ماشین میگه چجور ماشینی میخوای؟
میگم شاسی بلند
میگه یعنی رونیز و پرادو؟
پَـ نَـ پَـ تراکتور و کمپرسی!


دارم با دوستام راه میرم پام پیچ خورد،خوردم زمین. میگه کمک می‌خوای؟

میگم پـَـ نه پـَـ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم، بریییید برییییییید!!


دیشب از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن،طرف میگه بفرستم واستون؟
پ ن پ آپلود کن،لینکش رو بده،دانلود میکنم!


دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!


مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم میخوای شام بیاری؟
گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ میخوام گلای سفره رو اب بدم !