بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۰۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اس ام اس عاشقانه» ثبت شده است

دیرگاهیست که تنها شده ام ، قصه ی غربت صحرا شده ام ،

من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ،

کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام


دوست داشتن تنها چیزیه که نوبتی نیست ، پس خارج از نوبت دوستت دارم .


اگرچه نازنینان را وفا نیست ، گلستانی چو باغ آشنا نیست ،

اگر بر اوج آسمان هم پا گذارم ، دلم یک لحظه از یادت جدا نیست .


عشق امانت با ارزشی است که هر کسی تو قلبش می زاره ،

برای همینه که هر وقت بخوای عشق رو از کسی پس بگیری ، باید قلبشو بشکونی .


اونی که بیشتر عاشقه ، کمتر وفا می بینه ، اونی که کمتر وفا داره ،

بیشتر محبت می بینه ، اینه اون دنیایی که همه عاشقشن .


منو با سادگی هات تازگی کن ، خدایی کن یه لحظه بندگی کن ،

نذار از دست بره این عشق ساده ، بمیر و با من یک بار زندگی کن .


ای همیشه جاودانه در میان لحظه هایم ، غصه معنایی ندارد تا تو می خندی برایم .


واپسین لحظه دیدار ، منو دست گریه نسپار ، توی تردید شب خدا نگهدار ،

اگه خوابم اگه بیدار ، تو ی این فرصت تکرار ، بگو عاشقی برای آخرین بار .


هیچ کس اشکی برای ما نریخت ، هر که با ما بود از ما می گریخت ،

چند روزی هست حالم دیدنیست ، حال من از این و آن پرسیدنیست ،

گاه بر روی زمین زل می زنم ، گاه بر حافظ تفاءل می زنم ،

حافظ فالم را گرفت ، یک غزل آمد که حالم را گرفت ، ما ز یاران چشم یاری داشتیم ،

خود غلط بود آنچه می پنداشتیم .


زندگی درک همین امروز است ، ظرف دیروز پر از بودن توست ،

شاید این خنده که امروز دریغ کردی ، آخرین فرصت همراهی ماست .


همه لرزش دست و دلم از آن بود ، که عشق پناهی گردد ، پروازی ، نه گریزگاهی گردد .

(احمد شاملو)


درفراسوهای عشق تو را دوست دارم ، در فراسوی پرده و رنگ ،

در فراسوی پیکرهایمان ، با من وعده ی دیداری بده .

(احمد شاملو)


جانم از غم تباه شد ای واه ، روزم از عشق شد سیاه سیاه ،

سوختم ، سوختم ، دریغ ، دریغ ، مگر ای شیخ عشق بود گناه ؟!

(احمد شاملو)


می دونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟

جایی که می ری مردمی داره که می شکننت ، نکنه غصه بخوری تو تنها نیستی ،

تو کوله بارت عشق می ذارم که بگذری ، قلب می ذارم که جا بدی ، اشک می دم که همراهیت کنه ،

و مرگ که بدونی بر می گردی پیش خودم .

(احمد شاملو)


یه دوست خوب می گفت : آدما مثل کتابن ، تا وقتی تموم نشدن جذابن ،

پس سعی کن خودتو جلوی دیگران ورق نزنی تا زود تموم نشی ،

چون وقتی تموم بشی میرن سراغ یکی دیگه .


امروز بهترین ساعتم رو شکستم ، چون لحظه های بی تو بودن را به رخم می کشید .


در اتوبان زندگی وقتی تابلوی وجود تو را می بینم ،

از سرعتم می کاهم و به درجه بنزین تحملم چشم می دوزم .


دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من ؟ الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من !


دل که رنجید از کسی ، خرسند کردن مشکل است ،

شیشه بشکسته را پیوند کردن مشکل است ، کوه را با آن بزرگی می توان هموار کرد ،

حرف ناهموار را هموار کردن مشکل است .


خیلی وقت ها

مهمترین حرف میان دو نفر

همانی است که هرگز به هم نمی گویند . . .


از بس خوابت را دیده ام

دیگر نمی گویم “خوابم می‌‌آید”

می‌گویم “یـــــــارم می‌‌آید” . . .


قطعا روزی صدایم را خواهی شنید !

روزی که نه صدا اهمیت دارد

و نه روز . . .


یه قلب ساده از تو / عشق و علاقه از من

فقط و فقط تو گل باش / ریشه و ساقه از من . . .


گر خوب نیم خوب پرستم باری / ور باده نیم ز باده مستم باری

گر نیستم از اهل مناجات رواست / از اهل خرابات تو هستم باری . . .


کــــــــاش گاهی زنـــــــــدگی

[◄◄ι] [ ιι ] [■] [►] [ι►►]

داشت . . . !


در تقویم دوستی این را به ذهنت بسپار

روزی به نام فراموشی وجود ندارد . . .


سکوت یعنی یه حرف که رو دلمه ، یه اسم که رو لبمه ، یه شرم که تو چشامه

و یه ارزو که تو قلبمه ، سکوت یعنی .......


در تنور عاشقی سرد مکن ، در مقام عشق نامردی مکن

حرف مردی میزنی مردانه باش ، در سرای عاشقی افسانه باش . . .


نه از قایق نه از قایق مینویسم ، نه از زخم شقایق مینویسم

به یاد لحظه های با تو بودن ، به یاد آن دقایق مینویسم . . .


هر دو بالم را شکستی باورم را پس بده / مانده خالی خالی هستی ام را پس بده

دفتر شهر را پر پر کن اما خوب من / اشک های بیت بیت دفترم را پس بده


عصری است غروب آسمان دلگیر است ، افسوس برای دل سپردن دیر است

هر بار بهانه ای گرفتیم و گذشت ، عیب از من و توست ، عشق بی تقصیر است


شلوار چهار سالگیت رو بپوش ! ببین چقدر تنگ شده برات

اندازه همون دلم تنگ شده برات !


در غمگین ترین لحظات زندگیم شادم که کسی نمیداند که چقدر غمگینم . . .


امشب از آن شب هایی است که ، دلم هوای آغوشت را کرده

افسوس که جز پاهای بغل کرده ام مهمان دیگری ندارم  . . .


آن دوست که دیدنش بیاراید چشم / بی دیدنش از دیده نیاساید چشم

ما را ز برای دیدنش باید چشم / ور دوست نبینی به چه کار آید چشم . . .


گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش / ورنه ره خود گیر و یکی راه گذر باش

هشدار که یخ تاب تب عشق ندارد / گر بسته ی قالب شده ای فکر دگر باش . . .


بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
چیزی شبیه چشم تو پیدا نمی کنم
ابری ترین هوای شمال !! عاشقم هنوز


دلتنگی

عین آتش زیر خاکستر است

گاهی فکر میکنی تمام شده

اما یک دفعه

همه ات را آتش میزند . . . . .


باید برای عشق دلی دست و پا کنم
نزدیک چشم تو منزلی دست و پا کنم
دارم برای مرگ دل خود نقشه میکشم
باید بگردم و قاتلی دست و پا کنم



سالهاست از سقف لحظه هایم یادتو میچکد

اگر باران بند آید از این خانه میروم

آنچه از من تا تو گسترده شده، فاصله نیست، دنیاییست پر از "دلتنگی"



صدایت درگوشم زمزمه می شود ونگاهت درذهن مجسم....

ولی من تو را می خواهم نه خیالت را


کنار تودرباران قدم میزنم چتر براى چه؟خیال که خیس نمیشود



doaye baran chera?doaye eshgh bekhan!in roozha delha teshnetaran ta zamin.khodaya kami eshgh bebar tanha kami eshgh


خدایاهرگزکسی رابه آنچه قسمتش نیست عادت نده


آنچه سکوت شب رامیشکند گریه من است وآنچه غرور مرا میشکند محبت توست


درود به عزیزی که روز قیامت زمین ازسنگینى معرفتش شکایت ها دارد


توى برگ برگ وجودم * همش از تو مینویسم* تا جدا نشى زقلبم*من بدون تو میمیرم


اندوهت را به برگ بسپار

نخستین روز پائیزیت بخیر


کلافه که باشی دلتنگ کسی هستی که نیست حوصله کسی را نداری که هست