درون توست اکر خلوتی وانجمنی است برون ز خویش کجا میروی جهان خالیست
خدا در مکان های دور از انتظار
به دست افرادی دور از انتظار
و در مواقعی تصور ناپذیر
معجزات خود را به انجام می رساند.
برای آن مهربانِ توانا ، غیرممکن وجود ندارد ...
همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست ...
خدایا لطفا به بعضی از آنهایی که به خیال خود فکر می کنند ایمان آورده اند
یادآوری کن که تو خدا هستی نه آنها !!
خبر خوش اینکه ، خوشبختانه این فصلهای نا امیدی میگذرن ...
غمت نباشه ... کمی صبر لازمه و زمان ، و البته خدا ...
باید در این چند صباح ؛ درست و پاک زندگی کنیم ،
می دانم در پایان ، دنیا فرصتی دوباره به ما نخواهد داد ...
کسی چه میداند شاید فردایی برای جبران اشتباهاتمان طلوع نکند ...
پس امروز را دریابیم ...
بزرگترین آتشهای جهان را با یک فنجان آب میتوان خاموش کرد.
کافیست زمان را در یابید. یعنی به موقع اینکار انجام گیرد.
زمانی که جرقهای زده شد و آتش به تازگی در حال خود نمایی است
همان موقع با یک فنجان آب آتش خاموش میشود.
آسیبها و گناهان را نیز در همان آغاز باید مهار کرد.
بی مبالاتی و اهمال دامنه آنرا به سراسر زندگی گسترش داده و
خاموش کردن آن کار بسیار دشوار و گاهی ناممکن خواهد بود .
با عقلت ، دلبستگی های دنیوی را از خود دور کن ،
وگرنه این دلبستگی هایت هستند که عقلت را از تو دور می کنند.
این روزها منم و منم و من ...
و خدا ...
و شادم به وسعت دنیا....
شکر...
شکر...
شکر...
سالها رفت و هنوز
یک نفر نیست بپرسد از من
که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟
صبح تا نیمه ی شب منتظری
همه جا می نگری
گاه با ماه سخن می گویی
گاه با رهگذران، خبر گمشده ای می جویی
راستی گمشده ات کیست؟
کجاست؟
صدفی در دریا است؟
نوری از روزنه فرداهاست
یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
دو رویی یعنی چی ؟
دو رویی یعنی اینکه خدا به تو یک قلب ، یک سیرت و یک صورت داده باشه ،
ولی تو علاوه بر اون چند تا صورت مختلف دیگه هم داشته باشی
حضرت علی ابن ابیطالب علیه السلام :
در عجبم از مردمی که:
به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند،
و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند.
هر روز شیطان لعنتی خط های ذهن مرا اشغال می کند
هی با شمارههای غلط ، زنگ میزند،
آن وقت من اشتباه می کنم و او با اشتباه های دلم حال می کند.
دیروز یک فرشته به من میگفت: تو گوشی دل خود را بد گذاشتی
آن وقت ها که خدا به تو زنگ میزد
(حی علی الصلوة ).
چرا جواب ندادی ؟؟!!؟!
وقتی ناراحتید از اینکه به چیزی که می خواستید نرسیدید ،
محکم باشید وخوشحال...خداوند در فکر چیز بهتری برای شماست.
دختران روستا به شهر فکر می کنند! دختران شهر در آرزوی روستا می میرند!
مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند! مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک می میرند!!
کدامین پل در کجای جهان شکسته است که هیچ کس به خانه اش نمی رسد؟؟
آرام باش ،توکل کن،تفکر کن،آستین ها را بالا بزن آنگاه دستان خداوند را میبینی
که زودتر از تو دست به کار شده اند.
گفتم: خدایا از همه دلگیرم
گفت:حتی از من؟
گفتم:خدایا دلم را ربودند.
گفت:پیش از من؟
گفتم:خدایا چقدر دوری..
گفت:تو یا من؟!
گفتم:خدایا کمک خواستم.
گفت:از غیر از من؟
گفتم:خدایا دوستت دارم.
گفت:بیش از من؟
گفتم:خدایا اینقدر نگو من.
گفت:من توام تو من
خطا از من است، می دانم.
از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد”
اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین”
اما به دیگران هم تکیه کرده ام
اما رهایم نکن
پروردگارا
یاری ام ده ، تا بدون اینکه از ایمان افراد بپرسم
و بدون اینکه بدردم بخورند، همدل و همدردشان باشم .
زیرا در سودای هر انسانی ” روح تو ” خانه گزیده . . .
یارب تو کریمی و کریمی کرم است / عاصی ز چه رو برون ز باغ ارم است
با گریه اگر ببخشی ام نیست کرم / با معصیتم اگر ببخشی کرم است . . .
خدایا
خوش به حال آنکه قلبش مال توست
حال و روزش هر نفس، احوال توست
خوش به حال آنکه چشمانش تویی
آرزوهایش همه آمال توست
گر خوب نیم خوب پرستم باری / ور باده نیم ز باده مستم باری
گر نیستم از اهل مناجات رواست / از اهل خرابات تو هستم باری . . .
اگر با خونسردی گناهان کوچک را مرتکب شدیم ،
روزی می رسد که بدترین گناهان را هم بدون خجالت و پشیمانی مرتکب می شوبم
بهترین راه برای اثبات صفای ذهنی ما نشان دادن خطاهای ان است .
نهر آبی که ناپاکیهای بستر خود را نمایش می دهد به ما می فهماند آب پاک و صاف است
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته میشود، در دیگری باز میشود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم میدوزیم که درهای باز را نمیبینیم!
اشکی برای شوق شوقی برای درس درسی برای میز میزی برای کار کاری برای نان نانی برای تخت تختی برای خواب خوابی برای مرگ مرگی برای سنگ سنگی برای یاد یادی برای اشک . . . این است مفهوم زندگی!
مصیبتی از این بزرگ تر؟؟ افلاطون گفت: مصیبتی از این بزرگ تر چه باشد؟ که جاهلی مرا بستاید و کار من او را پسندیده آید! ندانم که چه کار جاهلانه کرده ام که او را خوش آمده است!