زیر این سقف کبود ، زیراین شعله سنگین سکوت ، اگراز یاد تویادی نکنم میمیرم
اگه شبا خوابت نمی بره ، ستاره ها رو بشمار
اگه کم اومد ، قطره های بارون و بشمار ،
اگه بند اومد به رفاقتمون فکر کن ، چون نه کم میاد نه بند میاد
دو چیز هیچ وقت از یاد آدما نمیره:
دوستای خوب و روزهای خوب
یه چیز هم هیچ وقت از دل آدم نمیره
روزهای خوبی که با دوستای خوب گذشت
تا حالا یه هندونه که از عقب نیسان بخوره کف خیابون رو دیدی؟
اونجوری تیکه پارتم
هر قطره ی اشک نشان دل شکستگی است ، هر سکوت نشانه ی تنهایی است ، هر لبخند نشانه ی مهر است و … هر اس ام اس نشانه ی یاد شما در دل من !
داش سام علیک !
با اجازت روغن ماشینتو خالی کردم و به جاش خون مو ریختم ، تا هر وقت استارت زدی به عشقت بسوزم
ذت زیاد
پیامی میزنم اینک برایت / به جبران پیام های زیادت
از آن بابت پیامی می فرستم / بدانی بنده هم هستم بیادت !
گویند دنیا خواهی یا دوست ؟
گویم ای بی خبران دنیا با دوست نکوست
این پیام جهت حاضری در دفتر رفاقت بود که بدانی به یادتم !
باز دلم یا دشما میکند ، یادهمان لطف و صفا میکند
این دل بی کینه همیشه تورا ، برسر سجاده دعا میکند
گرچه درون دل ماجای توست ، بازدلم یادشما میکند
به کنج سینه منزل کردی ای دوست
دلم را رهن کامل کردی ای دوست
دلم مستغرق دریای غم بود
مرا مهمان ساحل کردی ای دوست
تورا چون متن نامه دوست دارم
پراز شعرو چکامه دوست دارم
ز بس شیرین و خوش طعم وسفیدی
تو را چون نون خامه دوست دارم!!
کس نمی داند در این بحر عمیق،
سنگ ریزه قرب دارد یا عقیق
من همین دانم که در این کوی و بر،
هیچ چیز ارزش ندارد جز رفیق
الهی که بخت تو را وا کنم
تو را توی بخت خودم جا کنم
در باغ سبزی نشانم بده
که باغ دلت را مصفا کنم
پیامک میدهم اکنون برایت ، به قربان دو چشمان سیاهت
بده اس ام اسی تا شاد گردم ، دلم کرده کنون خیلی هوایت
ما با نفس سلامت ای دوست ، خوشیم / از گرمی هر کلامت ای دوست ، خوشیم
هرچند که افتخار دیدارت نیست / با زنگ خوش پیامت ای دوست ، خوشیم
طعم ِ خیس ِ اندوه و اتفاق ِ افتاده
یک ... آه ! ... خداحافظ یک فاجعه ی ساده
خالی شدم از رویا ، حسی منو از من برد
یه سایه شبیه من ، پشت پنجره پژمرد
طعم ِ خیس ِ اندوه و اتفاق ِ افتاده
یک ... آه ! ... خداحافظ یک فاجعه ی ساده
خالی شدم از رویا ، حسی منو از من برد
یه سایه شبیه من ، پشت پنجره پژمرد
خداحافظ برای تو چه آسان بود
ولی قلب من از این واژه لرزان بود
خداحافظ برای تو رهایی داشت
برای من غم تلخ جدایی داشت
این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ
جان شما و خاطره هامان خداحافظ
من میروم بدون تو اما دعایم کن
در اولین تراوش باران خداحافظ
بیخودی متاسف نباش
تو آمده بودی که بروی اصلا!
تو چه می دانی چه ترسی ست
ترس از کوچه ی بعد از خداحافظ؟
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟
چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
خداحافظ ، بدون تو گمان کردی که می مانم
خداحافظ ، بدون من یقین دارم که می مانی !!!
برو باشد ولی من هم خدا و عالمی دارم ، من از دنیا گله مندم که از مهر تو کم دارم ، ببین یک خواهشی دارم مرا در خود کمی حل کن ، نگو رفتم خداحافظ کمی دیگر معطل کن .
شرر زدی جگرم ، نازنین خداحافظ
شکست بال و پرم ، نازنین خداحافظ
دوان به سوی توبودم ، که از جفا تیری
زد عشق بر کمرم ، نازنین خداحافظ
میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد ، پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد .
خداحافظ ای ماه شبهای تارم
خداحافظ ای درد جانسوز جانم
خداحافظ ای عشق روزای خوبم
خداحافظ ای شور و شوق حضورم
هنوز نیامده ای خداحافظ ؟ تقصیر تو نیست ، همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت نه دست که دل تکان می دهم
واپسین لحظه دیدار ، منو دست گریه نسپار ، توی تردید شب خدا نگهدار ، اگه خوابم اگه بیدار ، تو ی این فرصت تکرار ، بگو عاشقی برای آخرین بار
ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ
مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ
مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را
برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ
جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست
دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است ...
مهم نیست کی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم.