بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۵۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جملات جدید» ثبت شده است

گرچه همه بودند...
اما تو که نبودی ، بودن ِ همه نبودن بود ، تا بودن...
تو نبودی و من در فزاقت ، تمام خلوتم را با خودم تقسیم کردم ...


وقتی تو نیستی همه نیستن! نکه نیستن؛ هستن ، ولی مثل تو نیستن.


دنیا همه هیچ و زندگانی همه هیچ / ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ 


شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش:

من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی




به اندازه دیوونه های دیوونه خونه ، دیوونه وار دیوونتم دیوونه !


نازم به ناز آن کس که ننازد به ناز خویش ،

ما را به ناز فروشان نیاز نیست تا خدا بنده نواز است به بنده چه نیاز است


یادته یادم دادی یادت باشم؟ حالا یادت باشه یادت نره به یادتم


یادم باشه که یادت باشه که یادم بیاری که یادت بدم که یاد بگیری

که همیشه به یادتم و یادت هیچ وقت از یادم نمیره اینو یادت نره....!!!


در تنهاترین تنهاییم تنهای تنهایم گذاشتی .

الهی تنهاترین تنها کست در تنها ترین تنهاییت تنهای تنهایت گذارد



فکر تنهایی نباش تنهایی خودش تنهاست ، تنها به فکر کسی باش که بی تو تنهاست ...


زندگی زیباست ، که گاه خاطره ای در میان خاطره ها ، خاطره ی خاطره ها می گردد...


به خاطر خاطره هایت خاطرت در خاطرم خاطره انگیز ترین خاطره هاست ...


کودکی که گناه خویش را بدون پرسش ما به گردن میگیرد در حال گذراندن نخستین گام های قهرمانی است

زندگی، هدیه ‌ای‌ست که من، هر بامداد که از خواب برمی‌خیزم، روبـان‌های دُور آن را به آرامی باز می‌کنم.


اجازه نده کسی نزد تو بیاید، مگر اینکه هنگام بازگشت، شادتر و خوشحال تر باشد.


بیان پرسشی بجا، یعنی به نیمه‌راه خردمندی رسیدن.


در گذرگاه زمان خیمه ی شب بازی دهر با همه تلخی وشیرینی خود میگذرد

عشق ها میمیرند رنگها رنگ دگر میگیرند واین خاطره هاست که چه شیرین وچه تلخ دست ناخورده بجا میماند


در کنج خراباد کسی پیر نشد از مردن آدمی زمین سیر نشد

بسیار جوانان گفتند که به پیری برسیم توبه کنیم صد جوان مرد ویکی پیر نشد


همیشه در قلبت قبرستانی برای خاک سپاری خطای دوستانت بساز.


اگرخداوند آرزویی در دلت انداخت بدان که

توانایی تو را در رسیدن به آن آرزو دیده است


اگر مثل خر پر زور باشی سوارت میشن واگر مثل گاوگنده باشی میدوشنت

تنها افکار واندیشه ی توست که همه را میترساند. 


حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه است.


زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و

دکمه های سفید برای شادی ها

اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که

دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهی .


 زندگی جنبش جاری شدن است.

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

زندگی آبتنی کردن در حوضچه ی اکنون است.


زندگی با همه ی وسعت خویش محفل ساده ی غم خوردن نیست؟

حاصلش تن به قضا دادن وافسردن نیست اشتیاق وهوس ودیدن و نادیدن نیست!



زندگی مثل بازی شطرنج میمونه اگه بلد نباشی همه میخان یادت بدن

ولی اگه بلد باشی همه میخوان شکستت بدن..



نیروی جاذبه مسؤل افتادن افراد در عشق نیست.



خداوندا هرچه صلاح میدانی در مورد من انجام ده زیرا بنده را روا نیست که

 حکم کند حکم کردن درخور و شایسته ی سروران است.


رازعشق در این است که باورها وآرمان هایتان را با یکدیگر در میان بگزارید.


رازعشق در این است که به عشق بیشتر از خود احترام بگزارید زیرا عشق هدیه ی ازلی خداست.


راز عشق در این است که در سکوت دست یکدیگر را بگیرید، کم کم یاد میگیرید که

بدون کلام رابطه داشته باشید .



 راز عشق دراین است که حقیقت اصلی عشق یعنی تفکر را از بین نبری.

آیا یک رابطه ی دراز مدت مهم تر از اختلافات کوتاه مدت نیست.


خدایا عشق من پاکه،درسته عشقی از خاکه،منم اون عاشق خاکی، که از عشق تو دل چاکه



با گفتن یک "عزیزم جایت خالیست" .

نه جای من پر می شود. و نه از عمق شادی هایت کمتر ..........

فقط دلخوش می شوم که هنوز بود و نبودم برایت مهم است


عشق+ تو = زندگی

تو + زندگی = آرامش

من ـ تو = دیوانگی

دیوانگی+ عشق = تو

زندگی ـ تو = مرگ


من برای سالها مینویسم...سالها بعد که چشمانت عاشق میشوند.افسوس که قصه ی مادر بزرگ راست بود...همیشه یکی بود یکی نبود


همه مداد رنگی ها مشغول بودند بجز مداد رنگی سفید

هیچکس به او کاری نمی داد همه می گفتند"تو به هیچ دردی نمی خوری"

یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی کاغذ گم شده بودن مداد رنگی سفید تا صبح کار کرد

ماه کشید مهتاب کشید آنقدر ستاره کشید که کوچک و کوچک تر شد و صبح توی جعبه ی مداد رنگی ها جایش را هیچ رنگی پر نکرد....


کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند فردا. چه میدانی تو از امروز ، چه میدانم من از فردا.

همین یک لحظه را دریاب که فردا میشویم تنها....


هفت دقیقه سکوت به احترام اونایی که در حسرت نگاه تو مردند!!


بگذار تا دل من بی انتها تکرار کند که تنها تو رامیخواهد فقط تو را


همه چیز

با تو شروع شد

اما هیچ چیز

بی تو تمام نمی شود

حتی همین دلتنگی های بیهوده من!!


روز بدون تو

مثل سال بدون باران است


افتادن
از کدام سو؟
جاذبه می داند و بام
سقوط ندیدنی ست…
گاه
جاذبه آغوش می گشاید و
به تمامی جذبت می کند
گاه
تو چشم می گشایی و
جاذبه
مجذوب ِ تو می شود
تا…
بامی دیگر و
گاهی دیگر


بدنت را برای خود نگه دار
ذهنت را به من بسپار
که بدن های زیبا بسیارند و ذهن های
زیبا ، انگشت شمار ……


شاید اگر انسانیّــــــــــــت هم مارک دار بـــــــــــــود
خیلی از آدم ها به تن می کردند …


ایـن روزهــا
عجیـب دلـم بـچگـی مـی خواهـد …
/خستـه ام/
فـقط یـک قـلم لطـفاً …
می خواهـم خـودم را خط خـطی کنـم !


آنقدر
فریادهایم را
سکوت کرده ام
که اگر به چشمانم بنگرید
کر می شوید…


در قانون عشق
بر خلاف رسم زندگی
قلبها ربودنی
سارق ستودنیست . . .


مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟
بـگـذارسـخـت باشم و سـرد !!
بـاران کـه بـاریــد … چـتـر بـگـیـرم و چـکـمـه !!!
خـورشـیـدکـه تـابـیـد … پـنـجـره ببـندم و تـاریـک !!!
اشـک کـه آمـد … دسـتـمـالـی بـردارم و خـشـک !!!
او کـه رفـت نـیـشخـنـدی بـزنـم و سـوت . . .


من به تو میگویم دوستــــــــــــت دارم
و تو به همـــــــــه
با گِل هم بسته نمی شود
دهانی که هرز می پــــــــــرد …. !