اگر امشب خوابت نبرد ،ستارهارو بشمر، اگر کم اومد قطرهای بارون رو بشمراگر بند اومد به بارون عشق من فکر کن چون نه کم میاد نه بند میاد.
اگر امشب خوابت نبرد ،ستارهارو بشمر، اگر کم اومد قطرهای بارون رو بشمراگر بند اومد به بارون عشق من فکر کن چون نه کم میاد نه بند میاد.
غربت دیرینه ام را با تو قسمت می کنم
تا ابد با درد و رنج خویش خلوت می کنم
رفتی و با رفتنت کاخ دلم ویرانه شد
من در این ویرانه ها احساس غربت میکنم
هیچ وقت دل به کسی نبند…چون این دنیا اینقدر کوچیکه که توش 2 تا دل کنار هم جا نمی شن…!!ولی اگه دل بستی,هیچ وقت ازش جدا نشو …!چون این دنیا اینقدر بزرگه که دیگه پیداش نمی کنی
همیشه اولین و آخرین کلام شعرهایم تو بوده ای همیشه برایم به معنای واقعی یک عشق بوده ای گرچه گهگاهی از تو بی وفایی دیده ام اما همیشه برایم باوفا بوده ای گرچه دلم را میشکنی و اشکم را در می آوری اما تو همیشه برایم یک دنیا بوده ای
اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند ... معنی کور شدن را گره ها می فهمند ...
سخت بالا بروی ؛ ساده بیایی پایین ... قصه تلخ مرا سرسره ها میفهمند ؛
یک نگاه به من آموخت که در حرف زدن ؛ چشمها بیشتر از حنجره ها میفهمند
تو را نه عاشقانه ؛ نه عاقلانه و نه حتی عاجزانه ؛ بلکه تو را عادلانه در آغوش میگیرم ...
عدل مگر نه آن نیست که هر چیزی سر جای خودش باشد
در سرزمین قلبم خانه ای ساختم که پنجره هایش هیچ گاه از دیدنت خسته نمی شدند ، در این خانه همیشه خاطراتم را مرور می کنم ، اگر چه ازت دور شدم ولی حرف های گرمت آرامش بخش دل پر از غم من است ، نام تو همیشه در ذهنم و یاد تو همیشه در قلبم جاریست