مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویم مبادا شعله ای در آن نهان باش
مبادا گفته باشی دوستت می دارم دلت را می بویم مبادا شعله ای در آن نهان باش
همه زندگی فقط ۳روزه : اومدن - بودن - رفتن .
من خودم نخواستم بیام ولی خودم می خوام که باشم اونم فقط به خاطره تو وقتی هم که دیگه نباشی منم میرم
مهر یه چیزیه مهربونی یه چیز دیگه، عشق یه چیزیه عاشق شدن یه چیز دیگه،
قلب و دل یه چیزیه اما توی قلب تو جا شدن یه چیز دیگه
زندگی زیباست زشتیهای آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست!
زندگی آب روانی است روان میگذرد... آنچه تقدیر من و توست همان میگذرد
آسمونتم می توانی همیشه بارونو تو چشمام ببینی.
زمین مال زمین خوارها ،فضا مال فضا پیماها ، فقط تو مال من
شبی از شبها تو به من گفتی که شب باش:
من که شب بودم و شب هستم و شب خواهم بود به امیدی که تو فانوس شب من باشی
آتشی که عشق روشن می کند بسیار بیشتر از سردی و خاموشی ای است
که تنفر به بار می آورد و من هرگز نمی توانم کسی را که به او لبخند نزده ام از ته دل دوست داشته باشم .
باز در کلبه ی عشق عکس تو مرا ابری کرد.عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک چشم مرا جاری کرد
گفتی که دنیا را پر از غم دوست داری پس مطمئن هستم مرا هم دوست داری
گفتی نمیخواهی ببارم عشق اما شعر غریبی را که گفتم دوست داری
روز اول شوخی شوخی جدی شد شوخی ترین جدی عمرم دوست داشتن تو بود
و جدی ترین شوخی عمرم از دست دادن تو
من بی تو یک بوسه ی فراموش شده ام؛ یک شعر پر از غلط؛
یک پرنده ی بی آسمان؛ یک نسیم سرگردان؛ یک رویای نا تمام