همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .
همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .
جنس من از آهن و از سنگ نیست
من دلم تنگ است و یار دلتنگ نیست
حال دل از من نمیپرسی چرا
حال پرسیدن که دیگر ننگ نیست
دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است ...
مهم نیست کی مقصر است
باور کن مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است
در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم تا خوب بهم نگاه کنیم و همه ناگفته های مهر آمیز یک عمر را در چند ثانیه بگوییم پس نازنین بیا آشتی کنیم با مهر
یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم
از تو به یک حرف ناروا نکشم دست
وز سر راه تو دلربا نکشم پا
عاشق زیباییم اسیر محبت
هر دو به چشمان دلفریب تو پیدا
عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار. از تنفر متنفر باش، به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش
بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم *بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم * بیا ازحسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم * بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم.
همیشه رفتن بهترین نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند
به خاطر یافتن مقصر,
زندگی ات را تلخ و سیاه نکن.
بگذار آن چه در پایان یک عشق به جای میماند
خاطرات خوش باشد با من آشتی کن تا دنیا با من آشتی کند
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نا زنین
بوسه ام را می گذارم پشت در
قهرکردی , قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من آشتی ؟