شب به کاخ مرتضى ماهى پدیدار آمده
ماهى که پیش نور وى خورشید و مه تار آمده
ماهى که بر حسن صدها خریدار آمده
اى طالب دیدار مه هنگام دیدار آمده
فلاکیانش سر به سر حیران رخسار آمده
اکو نور بخش عالم و، هم نور الاءنوار آمده
شب به کاخ مرتضى ماهى پدیدار آمده
ماهى که پیش نور وى خورشید و مه تار آمده
ماهى که بر حسن صدها خریدار آمده
اى طالب دیدار مه هنگام دیدار آمده
فلاکیانش سر به سر حیران رخسار آمده
اکو نور بخش عالم و، هم نور الاءنوار آمده
مـیـلاد مسعـود اباالفضل جوان است / هـنگام شـادی و سرور شیـعـیـانــسـت
از دامـن ام البنین ماهی عیان است / کز روی وی شرمنده مـاه آسـمـانست . . .
اشکها بین که از این خنده بدامان دارد / ای سلیل اشرف اولاد آدم السلام
بهین جشن و سرور شیعیان است / دیگر زنخل رسالت پدید شد ثمری
سرور معنوی بر پاست هر جا / سلام ای صفای دل عاشقان . . .
ای دلنواز قاری قرآن خوش آمدی / در بیت وحی با لب خندان خوش آمدی
ای العطش، ترانه ی قبل از ولادتت / مادر فدات با لب عطشان خوش آمدی . . .
بوی گلهای بهشتی ز فضا می آید / عطر فردوس هم آغوش صبا می آید
نوگل مصطفوی ، زینت باغ علوی / مظهر پنج تن آل عبـــــــــــــا می آید . . .
میلاد گل رسول و زهرا و علی است / زیرا که جهان خجسته زین نور جلی است
ما را دگر از روز جزا بیمی نیست / چون بر دل ما عشق حسین ابن علی است
شعبان شد و پیک عشق از راه آمد
عطر نفس بقیه الله آمد
با جلوه سجاد و ابوالفضل و حسین
یک ماه و سه خورشید در این ماه آمد
دامن علقمه را عطر گل یاس یکی است
قمر بنی هاشمیان در همه ناس یکی است
سیر کردم عدد ابجد و دیدم به حساب
نام زیبای اباصالح و عباس یکی است
سه نور آمد به عالم پر ز احساس
معطر هر سه از عطر گل یاس
سه نور تابناک آسمانی
حسین بن علی ، سجاد و عباس
ماه میلاد سه پرچم دار عشق
دلبر و دلداده و دلدار عشق
ماه میلاد سه ماه عالمین
سید سجاد و عباس و حسین(ع)
چنان داغت دلم غمناک کرده / که دست من تو را در خاک کرده
بجایت زینب مظلومه تو / غبار غم ز رویم پاک کرده
کمی از غسل زیر پیرهن ماند / کمی از خون خشک بر بدن ماند
کفن را در بغل بگرفت و بو کرد / همان طفلی که آخر بی کفن ماند
نگاه سرد مردم بود و آتش / صدا بین صدا گم بود و آتش
بجای تسلیت با دسته ی گل / هجوم قوم هیزم بود و آتش
تا که نامت بر زبان آمد ، زبان آتش گرفت / سوختم چندان که مغز استخوان آتش گرفت
حیدر آمدخاک همچون باد ، گرم گریه شد / خواست تا غسلت دهد ، آب روان آتش گرفت
خون است که روی خاک خشت افتاده است / داغ است به قلب سر نوشت افتاده است
خیزید و فرشته را به بیرون ببرید / آتش به در باغ بهشت افتاده است
آنان که بر این خانه هجوم آوردند / در خاک نهال کینه را پروردند
در کعبه علی شکسته بتها شان را / اکنون به در خانه تلافی کردند
یتیمان جز دو چشم تر ندارند / به غیر از خاک غم بر سر ندارند
چو مادر مرده ها باید فغان کرد / که طفلان علی مادر ندارند
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم / مامور برای خدمت زهرائیم
روزی که تمام خلق حیران هستند / ما منتظر شفاعت زهرائیم
شهادت حضرت فاطمه (س) تسلیت
کدامین شب از آن شب تیره تر بود / که زهرا حایل دیوار و در بود
شبی کاندر هجوم تیغ بیداد / سرت را سینه زهرا سپر بود
یا فاطمه (س)
عمریست رهین منت زهرائیم / مشهور شده به عزت زهرائیم
مُردیم اگر به قبر ما بنویسید / ماپیر غلام حضرت زهرائیم
چه تعبیری خدا در نقطه دارد/ که تفسیری جدا هر نقطه دارد
به تعداد بهار عمر زهرا(س) / همین اندازه کوثر نقطه دارد
(سوره ی کوثر ۱۸ نقطه دارد)
من با که گویم این که بهارم خزان شده / ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان ز اوست / رفت از برم به قامت همچون کمان شده
در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر
دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود / خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود
ای که ره بستی میان کوچه ها بر فاطمه / گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود
از فاطمه اکتفا به نامش نکنید /نشناخته توصیف مقامش نکنید
هر کس در او محبت زهرا نیست / علامه اگر هست سلامش نکنید
زهرا که شهید گشت بی جرم و گناه هست از غم او، سینه ی عالم پر آه
خدا کجا و سیلی خوردن لا حول و لا قوه الا بالله
ز آن روزی که سیلی خورد زهرا / سیه شد روزگار اهل معنا
شنیدم ز عارفی که می فرمود / حکم فرج را کند زهرای سیلی خورده امضا
فریاد من درآنجا علی علی علی بود
بر روی من با میخ در نوشتند
این جرم گفتن علی علی علی بود
من هم ز خون بر روی در نوشتم
تنها گناه زهرا علی علی علی بود
ما گوشه نشینان غم فاطمیه ایم محتاج عطا و کرم فاطمیه ایم
عمری است که از داغ غمش سوخته ایم
اگر محور به هر امکان علی بود / ولی بر فاطمه مهمان علی بود
کنار تربتت مظلومه زهرا / سر شب تا سحر گریان علی بود
ز سوز دل کنم گریه برایت / که دیگر نشنوم زهرا صدایت
در و دیوار خانه با نگاهم / بیادم آورد آن ناله هایت
نمایان شد ز خط آتش و دود / که جرم فاطمه حب علی بود
پس از زهرا علی بی همزبان شد / اسیر امتی نامهربان شد
اثر دست ستم از رخ نیلى نرود / هرگز از یاد على، ضربت سیلى نرود
با على راز نگفتى تو ز بازوى کبود / با پدرگوى که بعد از تو چه بود و چه نبود
روزی در برگه تقویم خواهند نگاشت
تعطیل رسمی – روز ظهور حضرت ولیعصر«ع»
ولادت امام مهدی(عج) بر شما مبارک
بی خبر از همه عالم زتو خواهم خبری یا فرج الله
دلخوشم گر زتو آید خبر مختصری یا فرج الله
دوست دارم که یک شب جمعه/ صبح گردد به رسم خوش عهدی
ناگهان بشنوم زسمت حجاز/ نغمه ی دلخوش انا المهدی
تفعل زدم نیمه ی شب به قرآن / کتابی که از وحی شیرازه دارد
برای دلم آیه ی صبر آمد / ولی نازنین ،صبر ، اندازه دارد .
(اللهم عجل لولیک الفرج)
آهوی رمیده ای که بر می گردی / پیغام سپیده ای که برمی گردی
گفتیم شبی سیاه از غم داریم / انگار شنیده ای که بر می گردی
خواهی که در پناه کرامات سرمدی / ایمن شوی زفتنه و ایمن زهر بدی
لبریز کن زعطر گلِ نور سینه را / با ذکر سبز یک صلوات محمدی
تعجیل در فرج آقا صلوات
در تمنای نگاهت بی قرارم تا بیایی / من ظهور لحظه ها را می شمارم تا بیایی
خاک لایق نیست تا به رویش پا گذاری / در مسیرت جان فشانم گل بکارم تا بیایی
بود محرابم ابروی تو ای دوست / نمازم جانب کوی تو ای دوست
اگر حبل المتین فرموده قرآن / نباشد غیر گیسوی تو ای دوست
غیر از تو مرا دلبر و دلدار نباشد / دل نیست هر آندل که ترا یار نباشد
شادم که غم هجر توگردیده نصیبم / بهتر ز غم هجر تو غمخوار نباشد
ولادت امام مهدی(عج) بر شما مبارک
قائم آل نور، یا مهدی / عطر سبز حضور، یا مهدی
تا همیشه صبور می مانیم / در هوای ظهور، یا مهدی
اینک که شده ولادتت ای جانا / جلوه نور به دنیا بنما یا مهدی
سِرّی که فقط خدا از آن آگاه است / مهدی گل بی خزان آل الله است
ای منتظران حضرتش برخیزید / پیغام دوباره سحر در راه است
ای منتظران گنج نهان می آید / آرامش جان عاشقان می آید
بر بام سحر طلایه داران ظهور / گفتند که صاحب الزمان می آید
میلاد آقا امام زمان بر همگان مبارک
اى وارث ذوالفقار مولا برگرد! / اى نور دو چشم آل طاها، برگرد
ما شعله به شعله سوختیم از غم یاس / اى منتقم حضرت زهرا، برگرد
کاش مهدى به جهان چهره هویدا مى کرد / گره از مشکل پیچیده ى ما وا مى کرد
کاش مى آمد و با آمدنش از ره لطف / قبر مخفى شده ى فاطمه پیدا مى کرد
اى گل که ولاى تو در جان من است / داغ غم دورى تو مهمان من است
یک لحظه بیابه جان زهرا سوگند / جاى قدمت به روى چشمان من است
دیریست که ما منتظر روی تو هستیم / ما بند نجابت به تن اسم تو بستیم
دیریست که دلداده ما خانه نشین است / جای قدمش بوسه به صد چاک زمین است
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات / بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست / بهر فرج و ظهور مهدی صلوات .