یک پرسش ساده کلید قفل دل شد / آیا تو مولای خودت را دوست داری؟
آیا به یاد یوسف تنهای زهرا / در غیبتش خونین دل و چشم انتظاری ؟
یک پرسش ساده کلید قفل دل شد / آیا تو مولای خودت را دوست داری؟
آیا به یاد یوسف تنهای زهرا / در غیبتش خونین دل و چشم انتظاری ؟
بگو چگونه تو تدبیر می کنی اقا؟ / چرا در امدنت دیر می کنی اقا؟
دل تمامی عشاق دوره گردت را / چقدر ساده غزلگیر می کنی اقا؟
مرا به غیر تو نبود پناه مهدی جان / که من گدایم و هستی تو شاه مهدی جان
در انتظار تو شام ها گذشت عمر عزیز / نگشت حاصل من غیـر آه مهـدی جان
اگر مهدی زهرا باز گردد / جهان آیینه اعجاز گردد
سرم را پیش پایش می گذارم / که با خاک رهش دمساز گردد
چه شود بیاید آن روز که به تو رسیده باشم / به هوای دیدن تو ز هوا رهیده باشم
همه عمر من به یاد تو گذشته نازنینا / نکند که من بمیرم و تو را ندیده باشم
(به امید ظهورش ، میلاد آقا مبارک)
تو را گر طول غیبت کرده محزون / شدم از انتظارت من جگر خون
بود صبر تو از صبر الهی / چه سازم من به این قلب بر از خون
(به امید ظهورش ، میلاد آقا مبارک)
جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند / نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند
مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار / من گلی دارم که عالم را گلستان میکند
عید منتظران مبارک
خداوندا رسان از ما سلامش / به گوش ما رسان یارب کلامش
بسوز سینه ى مجروح زهرا / نما تعجیل در امر قیامش
(عید شما مبارک)
سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک. مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است.
امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشکهای غربت شیعیان است و دانش،
بحارالانوار اشکی است که به تمامی برگهای زرین احادیث، تسلیت میگوید . . .
امشب شب شهادت صادق آلپیامبر است؛
شبی که خورشید مدینه دانش، چهره فروزانِ اهل بیت و وارثِ علومِ رسالت،
در ظلمتکده دورانِ منصور، به خونِ دل نشست . . .
دلم هواى بقیع دارد و غم صادق / عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم / زنم به ســ ـــینه که آمد محرم صادق . . .
زین ماتمى که چشم ملائک ز خون ترست / گویا عزاى صادق آل پیغمبرست
یا رب چه روى داده کزین سوگ جانگداز / خلقى پریش خاطر و دلها پر آذرست . . .
چهار چیز نشانه نفاق است:
سنگ دلی
اشک نریختن
اصرار بر گناه
و حرص بر دنیا.
شهادت ششمین شمع روشنگر و وصی پیغمبر، تسلیت و تعزیت . . .
بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند
بهین آموز گار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند
که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند . . .
هرزمان رنگ جفا را می دید
کوچه و کرب و بلا را می دید
خانه اش چونکه در آتش می سوخت
خیمه ی آل عبا را می دید
شهادت امام صادق(ع)تسلیت باد . . .
امام صادق ع:
دوستان خدا آنانند که هنگامیکه مشاهده کنند،
حرامهای پروردگار را مردم حلال می شمارند،
مانند پلنگ زخم خورده غضبناک شوند.
شهادت مظلومانه قرآن ناطق، امام صادق-ع بر شما تسلیت باد . . .
داغ صادق شرر سینه ام افروخته کرد
جگرى سوخته یاد از جگر سوخته کرد
آنکه هم ظاهر و هم باطن ما مى داند
با دلش زهر چه کرده است خدا مى داند . . .
شهادت امام صادق تسلیت باد
زین ماتمى که چشم ملائک ز خون تر است
گویا عزاى صادق آل پیغمبرست
شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد . . .
امشب شب شهادت صادق آلپیامبر است؛ شبی که خورشید مدینه دانش،
چهره فروزانِ اهل بیت و وارثِ علومِ رسالت، در ظلمتکده دورانِ منصور، به خونِ دل نشست.
«مدینه» همچنان مظلوم است و … «بقیع» مظلوم¬تر!
رنج¬نامه نانوشته شیعه، بر خاک و سنگ مزار صادق آلپیامبر
گویاتر از هر زمان به شِکْوه و شهادت ایستاده است . . .
بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند
بهین آموز گار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند
که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند
الا ای لاله ی خوشبو، عزیز آل پیغمبر
که بهر دین و قرآنت چنین گردیده ای پرپر
شده زین غم، گل خاتم، مدینه غرق در ماتم
دوصد لعنت به آنکس باد که مسمومت نمود از زهر
شهادت امام صادق (ع)، مرد آسمانی مدینه، چشمه جود و سخاوت
کوه حلم و بردباری، تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علوم لدنی
بر پیروان آن حضرت تسلیت باد . . .
دل گرفته یاد ایوان بقیع
دیده ای داریم گریان بقیع
حیف بر خاکش بتابد آفتاب
سایهی عرش است بر جان بقیع
دین از تو پدیدار شده حضرت صادق
شیعه ز تو بیدار شده حضرت صادق
از مکتب تو جن و ملک علم گرفتند
انسان ز تو دیندار شده حضرت صادق . . .
هرگاه رابطه شما به خوبی پیش نمی رود ، هرگاه این رابطه دیوانگی شما و یارتان را پدید می آورد شادمان باشید ،
زیرا آنچه در ناخود آگاه پنهان بوده اکنون به روشنایی و آگاهی آمده و فرصتی برای رهایی ایجاد شده است.
هر لحظه نسبت به آن لحظه دانا بوده، به ویژه متوجه حالات درونی خود باشید.
صاحب اراده، فقط پیش مرگ زانو می زند، وآن هم در تمام عمر، بیش از یک مرتبه نیست...
ناتوان ترین آدمیان، آنانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند .
اندیشه برتر در روزهای توفانی و آشوب و در همان حال خموشی و آرامش ، توانایی برتر خویش را از دست نمی دهد
وقتی انسان آنقدر ثروتمند شد که بتواند هر چه دلش می خواهد بخرد ، می بیند معده اش بیمار است و همه چیز را هضم نمی کند .
اگر کاری رو یه نفر تونسته انجام بده پس تو هم میتونی و اگر تا حالا کسی انجامش نداده تو میتونی اولین نفر باشی.
اینکه ما جرات نمی کنیم برای این نیست که کارها سخت است-بلکه کارها سخت است برای اینکه ما جرات نمی کنیم!
انسان با 3 بوسه تکمیل میشود:
1)بوسه ی مادر که با آن پا به عرصه خاکی میگذارد
2) بوسه ی عشق که با آن یک عمر زندگی میکند
3)بوسه خاک که با ان پا به عرصه ابدیت میگذارد.
نگران فردا نباش ، فردا به قدر کافی نگرانی های خود را دارد.لزومی ندارد بر مشکلات هر روز بیفزایی.
با زمان قرار زندگی مسالمت آمیز گذاشته ام که نه او مرتبا مرا دنبال کند و نه من از او فرار کنم، سرانجام که به هم خواهیم رسید.
نمیتوانیم کاری کنیم که مرغان غم بالای سر ما پرواز نکنند اما میتوانیم نگذاریم که روی سر ما آشیانه بسازند.