بی تجربه متولد می شویم با جرات زندگی میکنیم و با حیرت میمیریم
تنها چیزی که فروغش به خاموشی نمی رسد دوستی های پاک است.
بی تجربه متولد می شویم با جرات زندگی میکنیم و با حیرت میمیریم
تنها چیزی که فروغش به خاموشی نمی رسد دوستی های پاک است.
گاه گاهی بیادت غزلی می خوانم تا نگویی که دلم غافل از آن عهد و وفاست،
خوب رویان همه گر با دل من خوب شوند خوب من ، با همه خوبان ، حساب تو جداست.
آنگاه که دوست داری همواره کسی به یادت باشد یاد من باش که من همیشه به یاد تو هستم.
از طرف بهترین دوست تو خدا (سوره بقره آیه 152)
همه جا سردو سیاه ، رو لبام ناله و آه سر من بی سایبون ،
نگهم مونده به راه من غمگین و سرد و تو دلم یه گوله درد نه بهاری نه گلی ، پاییزِم پاییزِ زرد
گفتی تو دلم اول و اخر خودتی از هرچه که دارم بهترینش خودتی خندیدم
و زیر لب مکرر گفتم شاهزاده ی قصه های من خودتی
قیمت خودکار 300 تومن. قیمت غلط گیر 800 تومن همیشه برای پاک کردن اشتباهات هزینه بیشتری باید پرداخت کرد .
انتخاب با توست ، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان یا بگوئی : خدا به خیر کنه ، صبح شده !
سعی کن راز ها رو تو دلت دفن کنی حتی اگر دشمنت باشه ,
وگر نه توچشم همه بی اعتبار خواهی موند
بیچاره سنگ که از دست کودکی رها میشود بسوی قناری،نمی داند دل کودک را بشکند یا سر قناری!
دلا، یاران سه قسمند : زبانی اند و نانی اند و جانی.
به نانی نان بده از در برانش
محبت کن به یاران زبانی
و لیکن یار جانی را نگه دار ؛ به جانش جان بده تا میتوانی...!
اگه صداى sms گوشیت دراومد، نگو پیام دارم
بگو یه رفیق بامرام دارم که یادم کرده
زندگی رانفسی ارزش غم خوردن نیست و دلم بس تنگ است،
بیخیالی سپر هردرد است باز هم میخندیم، آنقدر میخندیم که غم از رو برود.
آرزوی قشنگی است کنار ردپای تو رد پا داشتن بر دشت سپید
پوشیده شده ازبرف هنوز اما نه برف امده ونه تو!
پازل دل یکی رو بهم ریختن هنر نیست .....
هر وقت با تیکه های شکسته ی دل یک نفر ، یک پازل جدید براش ساختی هنر کردی
روزی با خود فکر میکردم اگر او را با غریبه ای ببینم شهر را به آتش میکشم
اما حالا حاضر نیستم حتی کبریتی روشن کنم تا ببینم کجاست.
هر روز شیطان لعنتی خط های ذهن مرا اشغال می کند
هی با شمارههای غلط ، زنگ میزند،
آن وقت من اشتباه می کنم و او با اشتباه های دلم حال می کند.
دیروز یک فرشته به من میگفت: تو گوشی دل خود را بد گذاشتی
آن وقت ها که خدا به تو زنگ میزد
(حی علی الصلوة ).
چرا جواب ندادی ؟؟!!؟!
وقتی ناراحتید از اینکه به چیزی که می خواستید نرسیدید ،
محکم باشید وخوشحال...خداوند در فکر چیز بهتری برای شماست.
دختران روستا به شهر فکر می کنند! دختران شهر در آرزوی روستا می میرند!
مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند! مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک می میرند!!
کدامین پل در کجای جهان شکسته است که هیچ کس به خانه اش نمی رسد؟؟
آرام باش ،توکل کن،تفکر کن،آستین ها را بالا بزن آنگاه دستان خداوند را میبینی
که زودتر از تو دست به کار شده اند.
گفتم: خدایا از همه دلگیرم
گفت:حتی از من؟
گفتم:خدایا دلم را ربودند.
گفت:پیش از من؟
گفتم:خدایا چقدر دوری..
گفت:تو یا من؟!
گفتم:خدایا کمک خواستم.
گفت:از غیر از من؟
گفتم:خدایا دوستت دارم.
گفت:بیش از من؟
گفتم:خدایا اینقدر نگو من.
گفت:من توام تو من
خطا از من است، می دانم.
از من که سالهاست گفته ام “ایاک نعبد”
اما به دیگران هم دلسپرده ام
از من که سالهاست گفته ام ” ایاک نستعین”
اما به دیگران هم تکیه کرده ام
اما رهایم نکن
پروردگارا
یاری ام ده ، تا بدون اینکه از ایمان افراد بپرسم
و بدون اینکه بدردم بخورند، همدل و همدردشان باشم .
زیرا در سودای هر انسانی ” روح تو ” خانه گزیده . . .
یارب تو کریمی و کریمی کرم است / عاصی ز چه رو برون ز باغ ارم است
با گریه اگر ببخشی ام نیست کرم / با معصیتم اگر ببخشی کرم است . . .
خدایا
خوش به حال آنکه قلبش مال توست
حال و روزش هر نفس، احوال توست
خوش به حال آنکه چشمانش تویی
آرزوهایش همه آمال توست
انسـان عادی مثل شهـر ی ست 100 دروازه کـه تقـدیر از هر دری بر او وارد میشود
اما فـرد حکیـم همانند کاخی است با یـــک در که تقـدیر قبل از ورود به آن در می زنـد
همان غاری که از وارد شدن به آن واهمه دارید ، میتواند سرچشمه
آن گنجی باشد که دنبالش می گشتید . . .
خواهر کوچکم از من پرسید پنج وارونه چه معنا دارد؟
من به او خندیدم
کمی آزرده و حیرت زده گفت روی دیوار و درختان دیدم
بازهم خندیدم
گفت دیروز خودم دیدم پسر همسایه پنج وارونه به مینو میداد
آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید
بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم
بعدها وقتی غم سقف کوتاه دلت را خم کرد
بی گمان میفهمی پنج وارونه چه معنا دارد
مشکل از تو نبود
از من بود
با کسی حرف میزدم
که سمعک هایش را
پیش دیگری جا گذاشته بود....
برهنه ات می کنند تا بهتر شکسته شوی....
نترس گردوی کوچک....
آنچه سیاه می شود .... روی تو نیست،، دست آنهاست
عشق یعنی : شب نشینی با خدا ، گفتگو با ناله اما بیصدا
عشق یعنی : پرتاب گلی از سوی دوست هر کجا باشد دلم همراه اوست