گر خوب نیم خوب پرستم باری / ور باده نیم ز باده مستم باری
گر نیستم از اهل مناجات رواست / از اهل خرابات تو هستم باری . . .
گر خوب نیم خوب پرستم باری / ور باده نیم ز باده مستم باری
گر نیستم از اهل مناجات رواست / از اهل خرابات تو هستم باری . . .
سکوت یعنی یه حرف که رو دلمه ، یه اسم که رو لبمه ، یه شرم که تو چشامه
و یه ارزو که تو قلبمه ، سکوت یعنی .......
در تنور عاشقی سرد مکن ، در مقام عشق نامردی مکن
حرف مردی میزنی مردانه باش ، در سرای عاشقی افسانه باش . . .
نه از قایق نه از قایق مینویسم ، نه از زخم شقایق مینویسم
به یاد لحظه های با تو بودن ، به یاد آن دقایق مینویسم . . .
هر دو بالم را شکستی باورم را پس بده / مانده خالی خالی هستی ام را پس بده
دفتر شهر را پر پر کن اما خوب من / اشک های بیت بیت دفترم را پس بده
عصری است غروب آسمان دلگیر است ، افسوس برای دل سپردن دیر است
هر بار بهانه ای گرفتیم و گذشت ، عیب از من و توست ، عشق بی تقصیر است
شلوار چهار سالگیت رو بپوش ! ببین چقدر تنگ شده برات
اندازه همون دلم تنگ شده برات !
امشب از آن شب هایی است که ، دلم هوای آغوشت را کرده
افسوس که جز پاهای بغل کرده ام مهمان دیگری ندارم . . .
آن دوست که دیدنش بیاراید چشم / بی دیدنش از دیده نیاساید چشم
ما را ز برای دیدنش باید چشم / ور دوست نبینی به چه کار آید چشم . . .
گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش / ورنه ره خود گیر و یکی راه گذر باش
هشدار که یخ تاب تب عشق ندارد / گر بسته ی قالب شده ای فکر دگر باش . . .
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
چیزی شبیه چشم تو پیدا نمی کنم
ابری ترین هوای شمال !! عاشقم هنوز
دلتنگی
عین آتش زیر خاکستر است
گاهی فکر میکنی تمام شده
اما یک دفعه
همه ات را آتش میزند . . . . .
باید برای عشق دلی دست و پا کنم
نزدیک چشم تو منزلی دست و پا کنم
دارم برای مرگ دل خود نقشه میکشم
باید بگردم و قاتلی دست و پا کنم
شادی هایم را به تو هدیه می کنم
اندک بودنش را به من خرده مگیر
این تمام سهم من از روزگار است
صدایت درگوشم زمزمه می شود ونگاهت درذهن مجسم....
ولی من تو را می خواهم نه خیالت را
doaye baran chera?doaye eshgh bekhan!in roozha delha teshnetaran ta zamin.khodaya kami eshgh bebar tanha kami eshgh
تنها یک لحظه بی اندیش به آنجه که نمی خواهی، آن از آن من، فقط من را نخواه جرا که من از آن خود نیستم
توى برگ برگ وجودم * همش از تو مینویسم* تا جدا نشى زقلبم*من بدون تو میمیرم
ادبیات مردها هنگام زمین خوردن همسرشان:
در دوران شیرین نامزدى:الهى بمیرم طوریت که نشد؟
سال اول ازدواج:عزیزم بیشتر مواظب باش
3سال بعد ازدواج:مگه کورى؟جلو پاتونگاه کن
چندسال بعد:آخیش دلم خنک شد
پاییز که می رسد
من هم طوفانی میشوم با یاد تو
حس ها شبیه موجند
برمیگردند حتی وقتی همه فکر میکنند دریا آرام شده
و چه داستان غم انگیزی است دستی که داس را برداشت،همان دستی است که یک روز در خوابهای مزرعه گندم کاشت
دیگر نمیگویم "گشتم نبود نگرد نیست"
بگذار صادقانه بگویم من گشتم اتفاقأ هم بود فقط مال من نبود شما بگردید شاید مال شما باشد
من چقدر دلتنگم و چقدر تشنه لبخند کسی که باران را میشناسد
دریا رامیفهمد و میداند سنگ سنگ است و نباید پرتاب کرد
هر گاه صداى جدیدى سلام مى کند!تپش قلب مى گیرم.
من دیگر کشش خداحافظى ندارم مرا ببخش اگه جواب سلامت را نمیدهم
ترک کردن آدمها هم آدابى دارد.اگر آداب ماندن نمیدانید لااقل درست ترکشان کنید تا ترک برندارند
صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم، از شما چه پنهان ما از درون زنگ زده ایم
آخرین لحظه های تابستانت پراز نم نم آرزوهای قشنگ
اولین لحظه های پاییزت از نم نم آنها خوشرنگ
ومن آرزومندآرزوهایت
دوری از این دیده ، اما باز یادت میکنم / حرمت این آشنایی فرش راهت میکنم
در فراقت ، غم حصار خنده هایم را شکست / باز هم از انتهای دل صدایت میکنم . . .
کمی گیجم کمی منگم ، عجیب است / پریده بی جهت رنگم ، عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش / برایت باز دلتنگم ، عجیب است . . .
ازشب پرسیدم چه بنویسم برای کسی که دوستش دارم ،گفت : بنویس بی تو فردایی ندارم...
چو عاشق میشدم گفتم ربودم گوهر مقصود را ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد.
فاصله گرچه دستهایمان را جداکرد ولی خوشحالم جرات ندارد به دلهایمان نزدیک شود
اعتبار دوستی شما رو به اتمام است ! برای شارژ مجدد ٬ یک بووووووس بفرستید !! (همراه اول و آخر !!!)
تا کی دل من چشم به در داشته باشد ؟
ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد
آن باد که آغشته به بوی نفس توست
از کوچه ما کاش گذر داشته باشد