بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۲۲۸ مطلب در بهمن ۱۳۹۰ ثبت شده است

نامه یک دانش آموز به معلم برای تشکر:

معلم اضیظم عذ اینکه به من خاندن و نوشطن عاموخطی حذار بار اضط ممنونم‎


 یک ترکه با یک لره شطرنج بازی میکنن. فکر میکنید نتیجه چی میشه؟

شاه دق میکنه 


به یه ترکه توپ فوتبال نشون دادن و گفتن: این چیه؟

طرف کلی فکر کرد و گفت: شطرنج گردالی!


مهم نتیجه نیست مهم برد و باخت نیست مهم نشون دادن قدرت و اقتدار ملیست،

مهم جوانمردانه بازی کردن است. 


ستاد ماست مالی کردن باخت تیم ملی فوتبال


ترکه رئیس فدراسون شطرنج میشه. 5 تا قانون می زاره :

1- اسب نمی تونه فیل رو بزنه چون فیل قویتره

2- خرم باید بازی کنه

3- خر باید همه رو بزنه

4- هیچ کس نمی تونه خر رو بزنه

5- اصلاً خر شاهه


یارو قهرمان شنا میشه ازاش میپرسند از کجا شروع کردی

میگه والا ما که امکانات نداشتیم , از زمین خاکی


تلویزیون داشته گل خدادادعزیزی رو به استرالیانشون میداده ترکه تماشا میکرده .

دو سه بار که صحنه آهسته گل رو نشون میدن ترکه شاکی میشه

میگه : حالا اونقدر نشون بده تا یه دفعه اون دروازه بان بگیردش


ترکه میگه عجیبه! میگن چی عجیبه؟

میگه 100000 تا تماشاگر ، 22 تا بازیکن ،3 تا داور! میگن این کجاش عجیبه؟

میگه گنجیشکه همرو ول کرد خرابکاریشو رو سر من کرد!!!


به معتاده می گن : فرق تو با ورزشکارها چیه ؟

می گه : اونا تکنیکی کار می کنن ما پیکنیکی ...


ترکه داور فوتبال میشه بهش میگن:بزرگترین آرزوت توی داوری چییه؟

میگه:بزرگترین ارزوم توی داوری اینه که یه روزی توی جام جهانی واسه تیم ملی کشورم داوری کنم...!!!


ترکه می ره تماشای مسابقه دو و میدانی، از بغل دستیش می پرسه:این ها برای چی دارن می دون؟

طرف می گه: چون به یه نفرشون جایزه می دن.

ترکه کمی فکر می کنه، بعد می پرسه: پس بقیه برای چی دارن می دون؟



ترکه میشه رئیس فدراسیون شطرنج. میگه از این به بعد فیل حق نداره اسبو بزنه .

اسبه حق نداره از رو سر این و اون بپره . تازه خرم بازی اه.


 حسن از پسرعموهاش می پرسه :

" ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه وقنا عذاب النار" ینی چی؟! 

میگه ینی " این دنیا خوبه حسن ولی آخرت خیلی خطرناکه حسن!!! 


معلم: بگو ببینم، تیمور لنگ چه طور به حکومت رسید؟

دانش آموز: آقا اجازه، لنگ لنگان!!!


به ملانصرالدین میگن جوان ها شراب میخورن قمار میکنن تریاک میکشن دختر بازی میکنن ...

حکم چیه ؟

میگه : گیشنیز


یارو زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا می خواستم. فروشنده میگه . به نام ... ؟

یارو میگه . آخ آخ . ببخشید .به نام خدا , یه پیتزا می خواستم


به یه نفر می گن یه اگهی تبلیغاتی در مورد خمیر دندان پونه بگو

میگه: خمیر دندونه پونه چشمو نمی سوزونه


از یک معتاد میپرسن چطور شد که معتاد شدی؟

میگه با بچه ها قرار گزاشتیم روزهای تعطیل تفریحی بکشیم یه هویی خوردیم به عیدنوروز


می دونی چرا توشک رو قبل از دوختن با چوب می زنن ؟

چون بعدا هر چی دید صداش در نیاد


به یارو میگن: دخترتو به کی دادی؟

میگه: غریبه نیست. دامادمه


حیف نان می‌میره می‌ره اون دنیا، ازش می‌پرسن چی شد مردی؟

میگه داشتم شیر می‌خوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟

میگه نه بابا، گاوه یهو نشست...


قاضی: «چرا دستت را در جیب این آقا کردی؟» متهم: «جناب قاضی! خیال کردم جیب خودم است.»

قاضی: «پس چرا پول‌هایش را برداشتی؟» متهم: «یعنی می‌فرمایید اختیار جیب خودم را هم ندارم!»


حیف نان شهردار می شه،

صبح زود برای افتتاح پروژه ساختمانی می ره عصر می شه...شب می شه...ولی خبری ازش نمی شه.

نصفه شب خاک آلود و خسته می ره خونه. زنش می پرسه: کجا بودی تا این وقت شب؟

حیف نان می گه: والله موقع کلنگ زدن،

مردم تشویقم کردن، منم یواش یواش بدنم گرم شد و زیر زمینش رو کندم!!!


از آقاهه می پرسن با چه ارزی ازمملکت خارج شدی؟

گفت: باعرض معذرت


مسافری که تازه به شهر وارد شده بوده از آقای خنگ می پرسه ما اینجا غریبیم... کجا آمپول می زنن...

طرف باسنش رو نشون می ده می گه اینجا!



یارو ریش پروفسوری داشته،

میره پیش رفیقاش و میگه: هر سوالی دارین امروز بپرسین، فردا میخوام ریش هامو بزنم!


 یه معتاد 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بود داشت می کشید

ازش میپرسن چرا 2 تا سیگار می کشی

میگه یکی واسه خودم یکی هم از طرف دوستم که زندونه

بعد از یه مدتی می بینن همون معتاد یه دونه سیگار می کشه

بهش میگن حتما دوستت از زندان آزاد شده

میگه نه خودم ترک کردم!


به یارو میگن چرا خودترو به سپر ماشین میزنی میگه می خوام اوقات فراغتم سپری بشه


یه آدم لنگ با کشتی میره سفر، وقتی برمی گرده، می پرسن: سفر خوب بود؟

میگه نه بابا همش استرس داشتم. چون هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب!


از حیف نون می پرسن شیری یا روباه؟ می گه مگه خر چشه؟


یک شب یک نفر از کنار قبرستون رد میشده میبینه همه مرده ها روی قبرشون نشستن.

ازشون میپرسه چی شده.

میگن سوالهای شب اول قبر لو رفته.گفتن بیرون بشینید تا از دوباره سوال طرح کنیم 


بچه:مامان اون آقاروببین کچله!!!! مامان: هیس...میفهمه

بچه: اه...مگه تا حالا نفهمیده



عاشق اون نیست که واسه عشقش توی سرما آتیش روشن کنه

عاشق اونیه که کتشو بده به عشقش ،

خودش سرما بخوره ، 6تا آمپول بزنه ، تا دیگه از این غلطا نکنه


یه نفر میره مانور از هواپیما می پره چترش باز نمی شه . میگه خدا رحم کرد مانور بود!!!


دوتا زانتیا با هم ازدواج میکنن بچه شون ژیان میشه . . . . . . ازدواج فامیلی همینه دیگه


دخترها تو زندگی شون جز شوهر چیزی نمی خوان!!! ولی به شوهر که رسیدن همه چی می خوان


یه یارو پطروس فداکار را با دهقان فداکار اشتباه می گیره میره انگشت میکنه تو چشم راننده قطار


مادر: پرویز جون مگه تو زبون نداری که دستت را وسط سفره دراز می کنی؟

پرویز: چرا مادر جان زبان دارم ولی زبانم به وسط سفره نمی رسه!!!


 یک فیلسوف آلمانی می گوید: انسان موجود عجیبی است!

اگر به او بگویید در آسمان خدا، یکصد میلیارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود دارد بی چون و چرا می پذیرد.

اما اگر در پارکی ببیند روی نیمکتی نوشته اند:

رنگی نشوید، فورا انگشت خود را به نیمکت می کشد تا مطمئن شود.


حیف نان می ره استادیوم جای اینکه فوتبال نگاه کنه مرتب بالا سرشو با تعجب نگاه می کرده.

بهش می گن چرا فوتبال نگاه نمی کنی؟ می گه: دنبال کلمه زنده می گردم.


سال 2200 بچه از پدرش میپرسه : من چطوری به دنیا اومدم . میگه از اینترنت دانلودت کردم.



 یارو با خدا قهر می کنه، صبح که از خونش میاد بیرون میگه: به امید بعضی ها‎!


اولی : راستی نتیجه ی امتحان رانندگی ات چی شد؟ دومی : هنوز معلوم نیست! اولی : چرا؟

دومی : چون افسری که از من امتحان گرفته هنوز به هوش نیامده!



یارو میره دسشویی .وقتی از دستشویی بر می گرده نفس نفس می زنه.

ازش می پرسن: مگه کوه کندی ؟ میگه نه کوه ساختم...


آن بخش از یک سیستم را که می توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار

و آن قسمت را که فقط می ‌توان به آن فحش داد ، نرم‌افزار می ‌گویند !


 میدونی سردره مطب جراحی پلاستیک چی نوشته؟

نوشته لولو تحویل میگیریم هلو تحویل میدهیم!


ای خدای باقر !علم نیست آنچه در نزد مردمان است.

علم آن است که مظهرش باقر العلوم است.

ما را سنگریزه ای از سلسله جبال علوم باقری عنایت کن!

شهادت حضرت امام محمد باقر( ع) تسلیت باد


گهی به زخم زبان قلب حضرتش خستند
گهی به خانه‌اش از کینه خصم برد هجوم
بسان مادر و آباء رنج دیده‌ی خویش
همیشه بود ز حقّ و حقوق خود محروم

به غربت علی و خاندان او سوگند
امام ما ز جهان رفت با دلی مغموم
هماره قصه مظلومی‌اش به خاک بقیع
بود ز غربت قبرش برای ما معلوم


نظرت می رسد آن لحظه اسیرت کردند
سمّ  اسبان عدو یکسره زیرت کردند
عطش آمد به سراغت
علی اصغر شده داغت