یارو بادی بیلدینگکاره سرش میخوره به میلهی وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس.
بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن،
میگه: ولش کنین ببینم چی میگه!
یارو بادی بیلدینگکاره سرش میخوره به میلهی وسط اتوبوس، جا به جا ولو میشه کف اتوبوس.
بعد از چند لحظه، چشماشو باز میکنه میبینه ملتی که واستادن بالا سرش میله رو گرفتن،
میگه: ولش کنین ببینم چی میگه!