نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ،
الهی یاد نگیری ، هرگز تو بی وفایی ،
روی گلهای نرگس ، با یه مداد قرمز ،
هزار دفعه نوشتم ؛ زندگی بی تو هرگز !
نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ،
الهی یاد نگیری ، هرگز تو بی وفایی ،
روی گلهای نرگس ، با یه مداد قرمز ،
هزار دفعه نوشتم ؛ زندگی بی تو هرگز !
تنهایی را دوست دارم زیرا بی وفا نیست ... تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن نیست ...
تنهایی را دوست دام زیرا تجربه کردم ... تنهایی را دوست دارم زیرا خداوند هم تنهاست ...
تنهایی را دوست دارم زیرا.... در کلبه تنهایی هایم در انتظار خواهم گریست و انتظار کشیدنم را پنهان خواهم کرد..
تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم
که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی
و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم.
یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !
قاصدک حرف دلم را تو فقط می دانی ، نامه عاشقیم را تو فقط می خوانی ،
قاصدک هیچ کس با من نیست ، همه رفتند ، تو چرا می مانی ؟؟
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد
خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند.
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی،
آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ،
آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی،
آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم،
دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟
وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها میکند پرهایش سفید میماند، ولی قلبش سیاه میشود.
زنها هرگز نمیگویند ترا دوست دارم
ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری
بدان که درون آنها جای گرفته ای.
درون تو صدایی هست که تمام روز در وجود تو زمزمه می کند؛
حس می کنم این درسته، میدانم این یکی غلطه.
نه معلم، نه واعظ، نه پدر و مادر، نه دوست و نه هیچ آدم عاقلی
نمی تواند بگوید چه چیز درست است و چه چیز غلط.
تنها به صدای درونت گوش کن!
گرامیترین و زیباترینها در جهان،
نه دیده میشوند و نه حتی لمس میشوند،
آنها را تنها در دل باید لمس کرد.
«هلن کلر»
به شانه ام زدیکه تنهاییم را تکانده باشی!!!
به چه دلخوش کنم؟؟
تکاندن برف ازروی ادم برفی؟؟؟
یک نفر ... یک جایی ... یک وقتی ... تمومه رویاهاش لبخند تو بود ! پس یه جایی یه وقتی با یه لبخند یادش کن.
پرسید چون دوستم داری بهم نیاز داری ؟ یا چون بهم نیاز داری دوستم داری ؟
بهش گفتم : چون دوستت دارم بی نیاز ترینم...
ما آدما همیشه صداهای بلند می شنویم ،پررنگ ها را می بینیم ،وکارهای سخت و دوست داریم !
غافل از اینکه خوب ها آسون میان ،بیرنگ می مونن ،بیصدا می رن..
هیچ وقت گریه نکن چون هیچکس لیاقتش رو نداره ! اون کسی هم که داره طاقتش رو نداره !
هزار بار شنیدم دوستم داری! هزار بار شنیدی من بیشتر! هزار بار شنیدی تنهام نزار !
هزار بار شنیدم کاش می تونستم ! هر هزار بار که خواستم به جواب برسم معادله ام یا حل نشد یا جوابش این
نامساوی بود :
دوستت دارم # رهایت می کنم ! ولی همون آخرین بار معادله را تو حل کردی ونتیجه این شد :
دوستت دارم = میرم = برای همیشه تنهات می زارم.
اگه یه روز فکر کردی نبودن یه کسی بهتر از بودنشه ،
چشماتو ببند واون لحظه ای که اون کنارت نباشه رو به خطر بیار ،
اگه چشمات خیس شد ،بدون داری به خودت دروغ می گی وهنوز دوسش داری.
گفتی دوست دارم قلبم تندتر از همیشه تپید ، لبخند زدم وباورت کردم .
با اینکه می دونستم لب ها دروغ می گن .
با صدات نوازش کردی تپش قلبت روحس کردم !مهربونو پاک بود .نگاهت گرم ودلنشین
صدات آرامش دل !نفست بوی بهار عشق بود ! به تو تکیه کردم وآروم شدم با تو از همه چیز در امان بودم..
تصادف کردم، زنگ زدم ۱۱۰ … پلیسه اومده میگه تصادف کردی؟!
گفتم پـــ نَ پَـــــ اینا همش نقشه بود بیای ببینمت !
حل این تمرین به عهدی دانش آموز است.
پ نه پ می خواست حل این تمرین بر عهده مادر بزرگم باشه؟
به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ، میگیرنت... میگه کی؟ پلیس..؟
میگم : پـَـ نـَـ پـَـ ، دست اندر کاران شبکه فشن تی وی ..!
دارم کوله پشتی ام رو میبندم که بریم کوه ، مامانم اومده میگه کوله بستی بری کوه؟
گفتم پ ن پ کوله بارت بربند شاید این چند سحر فرصت آخر باشد....!
دوستم داشت مسواک میزد...
بهش میگم داری مسواک میزنی؟ میگه اره . میگم با چی؟
میگه با خمیر دندون.....
گفتم خاک تو سرت اینهمه بهت فرصت پ نه پ دادم استفاده نکردی .
تو جاده بنزین تمام کردیم وایسادیم کنار جاده 4 لیتری تکون میدیم !
طرف اومده میگه بنزین تمام کردین ؟
میگیم:پ نه پ میگیم هورا ! ما هم از این دبـــّه ها داریم!!
میگم گوشیم تو خیابون رفت زیر کامیون
میگه شکست؟!
پ ن پ اومد بیرون گفت آخ قولنجم.
خط ریشمو زدم دوستم میه اه خط ریشتو چه بد زدی
مگیم : آره خودم زدم
میگه با ماشین زدی
میگم پ نه پ با لیفتراک زدم !
یکی از دوستام داره از دربند به سمت تجریش میرم باکوله پشتی .دختره اونو دیده میگه:شما کوهنوردید؟!
دوستم میگه پـَـــ نــه پـَـــ کارم باربریه.بار خورد سمت کوه .الانم دارم برمیگردم!
زنگ زده گیر داده بیا بریم بیرون میگم کار دارم میخوام برم تعمیرگاه میگه واسه ماشین؟
پـَـــ نــه پـَـــ یکی دو روزه گلوم درد میکنه میرم نشون بدم ببینم از کجاشه!
دارن گوسفندرو قربونی میکنن … یه آفتابه آوردن که بش آب بدن اومده میگه میخوان با آفتابه بش آب بدن؟
پـَـــ نــه پـَـــ آفتابه آوردن ببرنش دستشویی استرسش از بین بره !
رفتم سوپری میپرسم قهوه تلخ جدید نیومده ؟ میگه قهوه تلخ؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ چای محسن میخواستم از اینا که آهنربا جایزه داره!
دارم سبزی خورد می کنم … دستم بریده … میگم مامان چسب داری؟ میگه دستتو بریدی؟!
پـَـــ نــه پـَـــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!
سوال پرسیده ، یکم مکـث کردم ، میگه داری فکر میکنی ؟!
میگم پـَـــ نــه پـَـــ please wait <<<<<>>>>>>loading...
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۴۰ تا بزن
میگه ۴۰ لیتر؟
پَـــ نَ پَــــ ۴۰ تا قاشق چای خوری
(منو داداشم دو قلوییم)در حال قدم زدن بودیم داداشم چند متر جلوتر از من راه میرفت
یارو اول داداشمو دید اومد جلوتر منو دید, رنگش پرید برگشت گفت دو قلویید
گفتم:پـَـــ نَ پـَـــ اجسام از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیک تر است.
آقاهه ۹۸ سالشه ، می گه : وصیت ناممو بنویسم ؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ بشین یه چشم انداز ۲۰ ساله ی جامع بنویس برا آیندت ، قدر جوونیتم بدون
تو بیابون داد زدم خدا،صدامو میشنوی؟یه نور از آسمون اومد پایین
گفت: پـَــــــــ نَ پَــــــــ نشستم با ابی چای مینوشم.
گزارش گر صدا و سیما در حال تهیه گزارش از وضعت کار و اشتغال جوانان…
سلام شمااز وضعیت کاری جوانان راضی هستین؟؟
بله…
خودتون کجا کار میکنید؟؟
تو گاوداری..!!!
کارگر هستین؟؟؟
پَـــ نَ پَـــ…گـاویم…لباس کارگر پوشیدیم میخوایم از بیمه بیکاری استفاده کنیم.
میگم دوست پسرم همش شک داره میخوام ازش جدا شم میپرسه به تو؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ به نتیجه ی انتخابات ریاست جمهوری ٢سال پیش
دیشب با دوستم داشتیم حکم بازی میکردیم … بی بی انداختم …
میگه بی بی بازی کردی؟
پَـــ نَ پَـــ انداختم وسط یه شوهر خوب واسش گیر بیاریم.
اسپری سوسک کش زدم به سوسکه، سوسکه افتاده به پشت دست و پا میزنه…
هم خونه ایم اومده میگه داره جون میده..؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ قیافه تورو دیده از خنده ریسه رفته.
پشه نشسته رو پام داره خونمو می خوره , دستم رو بردم بالا بزنمش یهو داداشم میگه اااا
می خوای بکشیش؟!
پَـــ نَ پـَـَـ خونش رو خورده می خوام بزنم پشتش آروغ بزنه ببرم بخوابونمش !!
دارم به خواهر زادم دیکته میگم … رسیده آخر خط میگه دایی برم سر خط ؟!
پَ نـــ پَ بقیشو رو فرش بنویس !
مانتوش ۱۵ سانت بالای باسن مبارکشه، آرایششم که شبیه جن و پری شده … حالا بماند که موهاش قرمزه !
میگه به نظرت برم بیرون گشت ارشادم بهم گیر میده ؟!
پَـــ نـ پَـــ میبرنت صدا و سیما تو برنامهی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی
رفتیم کوه … دارم چوب جمع میکنم …
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَـــ نَ پَـــ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت …
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو … میگه روشنش کنم ؟
پَـــ نَ پَــــ تو بزن دو … من هُل میدم روشن شه ….
زنگ زدم عکاسی نوبت بگیرم واسه عکس گرفتن ، دختره گوشی رو برداشته ، میگم ببخشید خانم امروز وقت خالی کی دارید ؟
میگه واسه عکس گرفتن ؟
پَـــ نَ پَـــ واسه اینکه با خونواده خدمت برسیم !!!
بعد میخنده میگه ۶ وقت داریم . بهش میگم قبل از ۶ هم کسی نوبت داره ؟
میگه پَـــ نَ پَــــ امروز رو کلا واسه شوهر آیندم خالی کردم
دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟!
پَـــ نَ پـَـــ میخوام واست لاک بزنم!
رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم