الهى از نماز و روزه ام توبه کردم بحق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهى از نماز و روزه ام توبه کردم بحق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهى آن خواهم که هیچ نخواهم.
الهى چون در تو مى نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم.
الهى ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ایم و تنها تو کاره اى.
الهى چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
خدایا! کمکم کن تو را به خاطر خودت دوست داشته باشم، نه به خاطر خودم و نه به خاطر ترس از عذاب آخرت.
خدایا از اعماق وجودم تو را صدا میزنم و از تو یاری میخواهم ای رحمت کننده و ای گشایشگر.
عرفه، روز بازگشت است؛ بازگشت به آغوش مهربان خدا.
عرفه، روزی است که ناامیدی از درگاه خدا رخت برمی بندد.
آیا در رؤیاهایتان، سبکبالی و لذت پرواز روح را احساس کرده اید؟
عرفه، رؤیایی است که به حقیقت می پیوندد.
در روز عرفه، به عرفان خالص خدایی بازمی گردیم و نگاه عاشقان را برای همیشه به آسمان بندگی پیوند می زنیم.
روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند
و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد.
در روز عرفه، دست های خود را به سوی آن بی نیاز بالا می بریم و پیوسته دعا می کنیم:
خدایا! غروب این روز را با غروب گناهانمان یکی گردان.
امیدوار مباش دیگران همراهیت کنند ، تنها به درمان دردهای روزگار خویش بیاندیش .
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود .
راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید .
میان گام نخست و آرمان بازه ای نیست ، آنچه داریم اندازه نبروی کنونی ماست .
هیچ گاه برای آغاز دیر نیست ، همین بس که به خود بگویم این بار کار نا تمام را پایان می دهم .
خوارترین کارفرما کسی است که با ندادن و یا کم کردن دستمزد زیر دست فرمانروایی می کند .
بزرگترین نابکاری آن است که بپنداریم برای آنکه برترین باشیم باید دست به ویرانگری چهره دیگران بزنیم .
بکار گیری آشنایان در یک گردونه کاری برآیندی جز سرنگونی زود هنگام
سرپرست آن گردونه را به دنبال نخواهد داشت .
جایگاه ارزیابی و نقد شما بر کارکرد دیگران ، می تواند آغازگاه نخستین گام شما برای سازندگی باشد .
بسوز ای دل که امروز اربعین است / عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت /سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعن حسینی تسلیت باد
اصغر که نسیم عشق مویش بوسید / خورشید ولایت سر و رویش بوسید
می خواست حسین تا ببوسد لب او / تیر آمد و زودتر گلویش بوسی
آن روز که آهنگ سفر داشت حسین (ع)
از راز شهادتش خبر داشت حسین (ع)
از بهر سرودن یکی قطعة سرخ
هفتاد و دو واژه در نظر داشت حسین (ع)
هم «حیّ علی الفّلاح » او خونین بود
هم سجده بی سلاح او خونین بود
افسوس که چند ساعتی بعد نماز
پیشانی ذوالجناح او خونین بود . . .
در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع)
تا مشعل آزادگی افروخت حسین (ع)
بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش است
درسی که زخون ، به خلق آموخت حسین (ع)
کسی چون من گل پرپر نبیند
گلـوی پـاره اصغـر نبینـد
بدست خویش کندم قبر او را
که این قنداقه را مادر نبیند . . .
خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع)
راه تو ، همیشه چارهساز است حسین (ع)
ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم
از خون تو شیعه ، سرافزار است حسین(ع)
ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین / وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین
هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است / هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین
باز شد ماه محرّم، کربلا را بنگرید / حجّ عاشورای خون، سعی و صفا را بنگرید
وعدهگاه وصل جانان، قبلهگاه اهل دل / کوی هفتادودو قربانی، منا را بنگرید
به جای جای دلم جای پای تو است حسین
خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین
هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین
چون دید به نوک نی سرش را خورشید
بر خاک، تن مطهرش را خورشید
آرام ، حریر نور خود را گسترد
پوشاند برهنه پیکرش را خورشید
ازبهر ستیز و مرگ ، آماده شوید / در محضر عشق دوست ، افتاده شوید
از خون حسین بشنوید این پیغام / در طول زمان همیشه آزاده شوید
هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست
عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست
خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک
روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست
ماهی که ز آفتاب روشن تر بود
لب تشنه آب و تشنه باور بود
می رفت و دل از حسین می برد که او
پیغمبر کربلا، علی اکبر بود
عشقی به حسین عشق زینب نشود / این عشق جدا ز شیعه یارب نشود
در روز و شبی که من نگریم ز غمش / آن شام سحر و آن سحرم شب نشود
همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینة عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسبترین شعر کلام است حسین (ع)
آن حسینى که شرف یافته دین از شرفش
سر و جان داد ز کف تا نرود دین ز کفش
هدف تیر بلا ساخت على اصغر خویش
تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش . . .