الهی! محبت تو گلی است، محنت و بلا خار آن؛ آن کدام دل است که نیست گرفتار آن؟
الهی! محبت تو گلی است، محنت و بلا خار آن؛ آن کدام دل است که نیست گرفتار آن؟
الهی! نَفَسی ده که حلقه بندگی تو در گوش کند و جانی ده که زهرِ حکمت تو نوش کند.
الهی! با بهشت چه سازم و با حور چه بازم؟ مرا دیده ای ده که از هر نظری بهشتی سازم.
الهی! در جلال، رحمانی؛ در کمال، سبحانی؛ نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی؛
نه کس به تو ماند و نه به کس مانی؛ پیداست که در میان جانی،
بلکه زنده به چیزی است که تو آنی.
الهى چه عزیز است او که تو او را خواهی ور بگریزد او را در راه آریی.
الهی شناخت تو ما را امان و لطف تو ما را عیان.
الهى از نماز و روزه ام توبه کردم بحق اهل نماز و روزه ات توبه این نا اهل را بپذیر.
الهى آن خواهم که هیچ نخواهم.
الهى چون در تو مى نگرم از آنچه خوانده ام شرم دارم.
الهى ما همه بیچاره ایم و تنها تو چاره اى و ما همه هیچکاره ایم و تنها تو کاره اى.
الهى چگونه خاموش باشم که دل در جوش و خروش است و چگونه سخن گویم که خرد مدهوش و بیهوش است.
خدایا! کمکم کن تو را به خاطر خودت دوست داشته باشم، نه به خاطر خودم و نه به خاطر ترس از عذاب آخرت.
خدایا از اعماق وجودم تو را صدا میزنم و از تو یاری میخواهم ای رحمت کننده و ای گشایشگر.
عرفه، روز بازگشت است؛ بازگشت به آغوش مهربان خدا.
عرفه، روزی است که ناامیدی از درگاه خدا رخت برمی بندد.
آیا در رؤیاهایتان، سبکبالی و لذت پرواز روح را احساس کرده اید؟
عرفه، رؤیایی است که به حقیقت می پیوندد.
در روز عرفه، به عرفان خالص خدایی بازمی گردیم و نگاه عاشقان را برای همیشه به آسمان بندگی پیوند می زنیم.
روز عرفه، بر عارفان حق، آنان که از خیمه وجود خویش بیرون می آیند
و با آتش شوق و اشتیاق وصال، به دعا و نیایش متوسل می شوند، خجسته باد.
در روز عرفه، دست های خود را به سوی آن بی نیاز بالا می بریم و پیوسته دعا می کنیم:
خدایا! غروب این روز را با غروب گناهانمان یکی گردان.
امروز، مهمترین تکیهگاه زندگیام را از دست دادم؛ پشتی صندلی کامپیوتر شکست.
یارو ۲۰ سال درس میخونه قاضی میشه تو دادگاه بهش میگن حکم چیه ؟
میگه : گشنیز!!!!
معلم کیست؟
موجودی کاملا ناشناخته ، دائما بیکار ، به ظاهر متفکر، درگیر با افکار خود ،
وسواس ، لجوج، از خود راضی ، از نظر خود همه فن حریف ، بی پول
اما همه حسرت درآمد مفتش را میخورند و بهترین کاربردش جهت ضمانت بانکی ست .
مومنی را ندا آمد آرزویی کن.
گفت:اقیانوس آرام را آسفالت میخواهم.
ندا آمد سخت است آرزوی دیگری کن
گفت :قدرتی میخواهم تا زنان را بشناسم
ندا آمد آقیانوس آرام را دوبانده میخواهی یا چهار بانده آسفالت بشه…….!
زندگی دو چیز به من آموخت :
....................................................................................
...................................................................................
.................................. که هیچ کدوم به تو ربطی نداره !
جهان بیش از ۶ میلیارد نفر جمعیت داره..............عجب................................
اونوقت یکی نیست به من احمق بگه: چرا واسه تو مسیج میفرستم؟
ببخشید از معاملات عشقی مزاحمتون میشم می خواستم ببینم شما قلبتون مستاجر نمی خواد؟؟؟!!
تنبلهای عزیز توجه فرمائید راهکار های جدید رسید :
1 روزها استراحت کنید تا شبها بتوانید راحت بخوابید
2 در نزدیکی تختتان صندلی راحتی بگذارید، تا اگر از خواب بیدار شدید، روی آن بنشینید و
استراحت کنید.
3 خوابیدن به نشستن، نشستن به ایستادن، ایستادن به راه رفتن اولویت دارد
4 جایی که می توانید بنشینید چرا می ایستید.
5 کار امروز را به فردا موکول کنید و کار فردا را به پس فردا.
6 اگر حس کار کردن به شما دست داد، کمی صبر کنید.
آسمان را می خواهم برای عبور . جاده باریک است !
ماه را می خواهم برای نور راه تاریک است !
تو را می خواهم برای نظافت عید نوروز نزدیک است !
قد 1000 تا قابلمه. ..... با هر چی لب تو عالمه
می بوسمت قبل از همه ..... به شرطی که بهم بگی
دوستت دارم یه عالمه...................
سلام. ببخشین بد موقع مزاحمتون شدم. یک سوال مثل خوره افتاده به جونم.
آخه من میخوام بدونم، ماهی وقتی غذا میخوره، آب نمیره تو دهنش؟
اسبه زنگ میرنه سیرک میگه :
آقا شما برا سیرکتون اسب نمی خواین؟
یارو میگه هنرت چیه؟
اسبه میگه: احمق دارم حرف میزنم !
هیچ وقت فکر نمی کردم ؛ که چیزی تو این دنیا پیدا بشه که جویدنش ،
از جویدن آدامس خرسی هم بیشتر کیف بده ... . . . . .
تا اینکه خرخره ی تو نظرم رو جلب کرد .
ای کسانیکه پشت فرمان به راننده بغلی فحش میدهید و گازش را گرفته در
میروید ... بدانید و آگاه باشید شاید یه کم جلوتر ترافیک باشه.
همین الان یه منبع ناشناس که نخواست اسمش فاش بشه خبری رو اعلام کرد که نخواست پخش بشه.
به سراغ من اگر می آیید با پتک و تبر بیایید! مسابقه است! برسر شکستن چینی نازک تنهایی من...!
بعد از خوندنِ این متوجه میشید که که مغزتون اجازه خوندنِ “که” دوم رو به شما نداد !