به هر چیز در دنیا بیشتر انس داری، زیادتر از آن بترس.
انسان را پس از مرگ خانه ای نیست، مگر خانه ای که قبل از مرگ بنا کرده است.
چهارشنبه سوری در پیش روی ماست
همه بدبختی ها در پشت
روزای خوش همه در پیش
چه غوغا میکنه آتیش !
چهار شنبه سوری مبارک
سرخ میشوی، وقتی میشنوی: دوستت دارم
زرد میشوم، وقتی میشنوم:دوستش داری
چهارشنبه سوری راه انداختیم
سرخی تو از من، زردی من از تو
همیشه من میسوزم و همیشه تو میپری . . .
با توجه به نزدیک شدن چهارشنبه سوری
قبل از پریدن از روی آتش به موارد زیر توجه کنید:
زاویه پرش
استفاده از شورت مامان دوز در زیر شلوار
دوری از هر گونه هیجان و جو زدگی علی الخصوص جلوی دخترا
فاصله مناسب تا شعله های آتش در هنگام پرش
توکل به خدا
آبروی شما آبروی ماست …. ستاد پیشگیری از حوادث غیر مترقبه !
پیشاپیش آغاز مانور جنگ جهانی سوم
و شبیه سازی انفجار های قاره ای
و آزمایش بمب های اتمی
بر تو مسئول ویژه برگزاری مراسم مبارک !
در پی اختلاف نظر در مورد اینکه شب چهارشنبه سوری ۲۲ است یا ۲۹٫
روز ۲۲ اسفند یوم الشک و از ۲۲ تا ۲۹ اسفند هفته ی وحشت اعلام شد
سلام
چهارشنبه سوری جایی قرار نذاری کار واجب باهات دارم
آحه آتیش کم داریم آتیش پاره
چهارشنبه سوری هر آتیشی که دیدی به یاد قلب منم باش آخه از دوریت بدجوری آتیش گرفته
چهارشنبه سوری نزدیکه.یه وقت نری از رو آتیش بپری
آخه تجربه ثابت کرده اگه جیگر بره رو آتیش کباب میشه
چهار شنبه سوریه نیا پایین می سوزی
.
.
.
چیه؟ توقع داشتی اینجا آتیش باشه بسوزی؟؟
تام کروز ، نیکلاس کیج ، جنیفر لوپز ، رابرت دنیرو ، یانی ، دیووید کاپرفیلد ، آنتونی رابیز ، خود من و
بقیه ی ستارگان جهان ازت خواهش میکنیم چهارشنبه سوری مواظب خودت باشی
با یاد سرخی گونه هات..
درخشش چشمات ..
سوزانندگی لبهات..
داغی عشقت
از رو آتیش میپرم
دوستت دارم آتیش پاره چهارشنبه سوری مبارک
غضنفر زنگ میزنه به ۱۱۸ و می پرسه :
امسال چارشنبه سوری چند شنبه میافته ؟!
واست آتیش روشن کردم که اخر زمستونه / چهار شنبه ی اخر سال قلب من آتیش بارونه
غمهاتو آتیش میزنم سرخی آتیش مال تو / چشم حسودا کور شه از عشق میون من و تو
بیا در غروب آخرین سه شنبه سال برای گردگیری افکارمان
آتشی بیافروزیم کینه ها را بسوزانیم زردی خاطرات بد را به آتش
و سرخی عشق را از آتش بگیریم آتش نفرت را در وجودمان خاموش کنیم.
بهار را با چهار شنبه سوری
تابستان را با آفتاب سوزانش
پاییز را با رنگهای آتشینش
و زمستان را
با گرما ی دلنشین اجاق ها
میشناسم
چنین گفت زرتشت:
” که سوزانید بدی را درآتش ، تا ز آتش برون آید نیکی”
پس تو نیز چنین کن
تو صمیمى تر از آنى که دلم مى پنداشت
دل تو با همه ى آینه ها نسبت داشت
تو همان ساده دل و یار نجیبى که خدا
در میان دل پاکت صدف آینه کاشت.
امشب بازهم پستچی پیرمحله ما نیومد ، یا باید خونمون رو عوض کنم یا پستچی رو
توکه هر روز برایم نامه مینویسی مگه نه؟
توهم ای خوب من این نکته به تکراربگو!
این دلاویزترین شعرجهان راهمه وقت،نه به یک باروبه ده بار،که صدباربگو!
(دوستم داری؟)را از من بسیاربپرس!(دوستت دارم)رابامن بسیاربگو!
به اندازه گریه گنجشک دوستت دارم
فکر نکن کمه.
گنجشک وقتى گریه میکنه میمیره . . .
…____Π__
./Φ\_______\
|_Π_|__ ΓΠ_|
مشترک گرامی:
شما بدلیل معرفت زیاد صاحب یک خانه ویلایی درقلب من شدید !
*ایراندل*
کوتاه ترین فاصله برای دوست داشتن ، فقط یک لبخنده
ولی تو نیشتو ببند !
چون من بدون لبخند هم دوست دارم !
در زندگیش بینهایت زحمت کشیده بود و بینهایت هم پیشرفت کرده بود... اما هنوز ناراضی بود...
حق هم داشت... تقدیر، سرنوشت او را از منفی بینهایت کلید زده بود...
هی با کله میخورد به دری که خدا اونو بسته بود. گریه میکرد، بیتابی میکرد، دعا میکرد...
اما انگار هیچ فایدهای نداشت... فکر میکرد خدا صدای اونو نمیشنوه...
ناگهان چشمش به در دیگری افتاد که خداوند از روی رحمتش گشوده بود...
سالها بعد حکمت اون در بسته رو هم فهمید...
ته دل هرکس یه آرزوی بزرگ بود که در عین سادگی هرگز برآورده نشده بود...
جارو میخواست یکبار هم که شده خودشو تمیز کنه... آینه میخواست خودشو ببینه...
دوربین عکاسی آرزو داشت کسی یکبار از اون هم عکس بندازه... لغتنامه میخواست معنی خودش رو بفهمه...
چاپخانه همه تقویمها را مثل هم چاپ کرد ولی تقویم روزهای هرکس با بقیه فرق داشت...
مدادپاککن تمام شده بود... نمیدانست باید خوشحال باشد یا ناراحت...
خوشحال از پاک کردن اونهمه اشتباه یا ناراحت از زیاد بودن آنها...
صدقه
پیرمرد خسته کنار صندوق صدقه ایستاد . دست برد و از جیب کوچک جلیقه اش سکه ای بیرون آورد .
در حین انداختن سکه متوجه نوشته روی صندوق شد " صدقه عمر را زیاد می کند" منصرف شد.
پیراهن خیس ابر، تن پوش من است
صد باغ تبر خورده در آغوش من است
این زندگی کبود، این تلخ بنفش
زخمی است که سالهاست بر دوش من است
روى آن شیشه تبدار تو را "ها" کردم
اسم زیباى تو را با نفسم جا کردم
شیشه بدجور دلش ابرى و بارانى شد
شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم
با سر انگشت کشیدم به دلش عکس تو را
عکس زیباى تورا سیر تماشا کردم
ای معنی انتظار، یک لحظه بایست
دیوانه شدم به خاطرت، کافی نیست؟
برگرد و نگاهم کن و یک جمله بگو
تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست؟
ساده لباس بپوش، ساده راه برو
اما در برخورد با دیگران ساده نباش
زیرا سادگی ات رانشانه میگیرند
برای درهم شکستن غرورت . . .