اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت.
موریس مترلینگ
اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت.
موریس مترلینگ
ما هیچ دلیلی در دست نداریم که بتوانیم وجود فهم و شعور را در سنگ و درخت و غیره منکر بشویم
و در این صورت بعید نیست دنیاهائی وجود داشته باشد
که در آنها سنگ ها و سایر جمادات مثل ما زندگی کنند و بلکه زندگی فکری آنها از ما بالاتر باشد .
عشق به مراتب بزرگتر و فراتر از جاذبه ی فیزیکی و جسمانی ای است
که نسبت به شخص دیگری در خود احساس می کنیم .
عشق حتی به مراتب فراتر از ایمان به آرمان و غایتی برتر یا علاقه شور و اشتیاق نسبت به روابط ،
کار یا حتی خانواده است .
تفاوت میان ایستایی و پویایی با قدرت تصمیم گیری مشخص می شود .
اراده خود را قوی سازید! کافی نیست که به خود فشار بیاورید بلکه باید خود را در حالتی مصمم قرار دهید.
آنتونی رابینز
هر چه عشق و شور زندگی بیشتری از خود ابراز کنید برای دیگران نیز بیشتر مقاومت ناپذیر خواهید شد
و آن ها دیگر نخواهند توانست شما را نادیده بگیرند .
چهار چوب نگاه ما زمینی است ، اما برآیند اندیشه ما جنبه آسمانی نیز پیدا می کند .
آن چه انسان هرگز نخواهد فهمید این است
که چگونه در مقابل کسی که ما را آفریده و همه چیز ما از اوست مسوول خواهیم شد
و او از ما بازخواست خواهد کرد ؟!؟!؟
به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.
از بقراط پرسیدند: انسانیت چیست؟
گفت: تواضع در وقت رفعت، عفو هنگام قدرت، سخاوت هنگام تنگدستی و بخشش بدون منت.
مرگ جریان دائمی و زیبایی از زندگی است، بنابراین وقتی آن رامی بینید وحشت نکنید .
مرگ دوست خوبی است ؛ زیرا به ما می گوید که تا ابد زنده نیستیم و باید همین حالا زندگی کنیم
و آن وقت متوجه می شویم که هر دقیقه چقدر با ارزش است.
اگر مرگ وجود نداشته باشد، در قلب آدمی ذره ای ترحم حتی نسبت به فرزندش به وجود نمی آید.
با مردمان آن چنان به سر بَرید که در زندگانی شما شادمان باشند و در مرگ شما گریبان بدرانند.
نیرومند ترین فرد جامعه هرگز چندان نیرومند نیست که بتواند همیشه سروری کند ،
مگر آنکه آن نیرو را ، به حق ! و فرمانبرداری را به وظیفه! تبدیل سازد
من رقص دختران هندی را بیشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم,
چون آنها از روی عشق و علاقه می رقصند ولی پدر و مادرم از روی عادت نماز می خوانند
فرقی نمی کند که گودال کوچکی از آب باشی یا اقیانوسی بیکران، زلال که باشی آسمان در توست...
حقیقت این است که زندگی سخت است و خطرناک
گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر، با اعتماد زمان حال ات را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو.
ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز . شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن
کوچک باش و عاشق.. که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را بگذارعشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو باکسی
فرقى نمی کند گودال آب کوچکى باشى یا دریاى بیکران... زلال که باشى، آسمان در توست
When everyone is wrong, everyone is right
(Nivelle de la Chaussee)
آن هنگام که همگان در اشتباهند همان زمانی است که همگی درست می گویند
Memory is the thing you forget with
(Alexander Chase)
حافظه همان چیزی است که خاطرات را با آن به فراموشی می سپارید.
Men shut their doors against a setting sun
(William Shakespeare)
مردم درهای خانه اشان را به روی خورشید در حال غروب می بندند.
That which comes into the world to disturb nothing deserves neither respect nor patience
(Rene Char)
آنچه به دنیا می آید تا اسباب نگرانی و آشفتگی هیچ باشد، نه سزاوار احترام است و نه در خور شکیبایی.
Nothing's as good or as bad as it appears
(Bushrod H. Campbell)
هیچ چیز به آن خوبی یا بدی که به نظر می آید نیست.
The innocent is the person who explains nothing
(Albert Camus)
آدم بی گناه کسی است که برای هیچ چیز توضیحی نمی دهد.
Nothing is more despicable than respect based on fear
(Albert Camus)
هیچ چیز نفرت انگیزتر از احترامی نیست که بنیان آن بر ترس استوار باشد.
In judging others, folks will work overtime for no pay
(Charles Edwin Carruthers)
در داوری در مورد دیگران، عامه مردم بی آنکه مزدی دریافت کنند اضافه کاری می کنند.
Friendship is constant in all other things, save in the office and affairs of love
(William Shakespeare)
پیوند دوستی در همه حال وفادار و پایدار است، مگر هنگامی که پای مقام و روابط عاشقانه به میان می آید.
It is a very delicate job to forgive a man, without lowering him in his estimation, and yours too
(Josh Billings)
کار بسیار ظریفی است که انسانی را ببخشیم، بی آنکه ارزشش را در نظر خود او و خودمان پایین بیاوریم.
A conclusion is the place where you got tired of thinking
(Arthur Bloch)
لحظه نتیجه گیری همان جایی است که از فکر کردن خسته می شوید.
Respect is love in plain clothes
(Frankie Byrne)
احترام، همان عشق است در تن پوشی ساده.
Call no man foe, but never love a stranger
(Stella Benson)
هیچ کس را دشمن مخوان; اما هرگز به بیگانه ای نیز عشق مورز.
When a man gets talking about himself, he seldom fails to be eloquent and often reaches the sublime
(Josh Billings)
وقتی کسی شروع به سخن گفتن از خویش می کند، بندرت در شیوایی کلام ناکام می ماند و در آن اغلب به اوج تعالی می رسد.
The lonely one offers his hand too quickly to whomever he encounters
(Friendrich Nietzsche)
آدم تنها خیلی زود دستش را در دست هر آنکه با او روبرو شود می گذارد.
A joke is an epigram on the death of a feeling
(Friendrich Nietzsche)
لطیفه، طنزی است که به مناسبت مرگ یک احساس گفته می شود.