کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود . . .
کاش در دهکده ی عشق فراوانی بود / توی بازار صداقت کمی ارزانی بود
کاش اگر گاه کمی لطف به هم میکردیم / مختصر بود ولی ساده و پنهانی بود . . .
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت بازآید و بٍرَهانَدَم از بند ملامت
خاک ره آن یار سفرکرده بیارید ، تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت . . .
بهترین دوست خواهی بود حتی اگر سختی راه ، چشمانت را از من دور کند
و بهترینی حتی اگر طنین صدایت به گوش من نرسد . .
میگن اگه عزیزی جزئی از خاطرات خوب زندگیت شد
برای بودنش ازش تشکر کن ، متشکرم که هستی . . . !
دلم تنگ است این شبها، یقین دارم که می دانی
صدای غربت من را از احساسم تو می خوانی
شدم از درد تنهایی گلی پژمرده و غمگین
بیا ای ابر پاییزی که دردم را تو می دانی . . .
وقتی برای موندنـت “فاصله ها” حَریص می شن
واسه یه لحظه بودنت ” ثانیه ها ” عــزیز می شن . . .
دستانت ، حلقه میزنند به دور کمرم
این تنها <پــرانتـز> دوست داشتنیه زندگیه من است . . .
گفته اند: روز محشر با کسی که دوستش داری محشور خواهی شد!
یعنی ما با هم! چقدر برای تموم شدن دنیا بی تابم........
عمر من در عشق خوبان سر رسید / موی من از عشق خوبان شد سفید
صد من چون از کبوتر خانگیست / ناز کردن بر من از دیوانگیست
من چه دارم از تو پنهانش کنم ؟ / جان تقاضا کن که قربانت کنم.
یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم که دیدار صبح فردا ممکن نشد،
پس به امید فرداها " محبتهایمان " را ذخیره نکنیم.
"شادی" پروانه ای است که هر چه تفلا کنی نمیتوانی آن را شکار کنی،
باید آرام باشی تا روی شانه ات بنشیند، پس زندگیت سرشار از آرامش و شانه هایت پر از پروانه.
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه … غـــــریبه !
این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم.
هرگز در مسیر پیموده شده گام برندارید، زیرا این راه تنها به همان جائی می رسد که دیگران رسیده اند
لازمه ی خوشبختی جذب کردن چیزهای تازه نیست،
بلکه حذف کردن افکار کهنه است، افکاری که به هیچ دردی نمی خورند.
وقتی با 1 انگشت به سمت کسی اشاره می کنی و
مسخرش میکنی اگه خوب به دستت دقت کنی 3 تا انگشتت به سمت خودته.
یکی محبت می کنه و یکی ناز می کنه !
اونی که ناز می کنه همیشه محبت می بینه اما اونی که محبت می کنه همیشه تنهای تنهاست..
هر بار کودکانه دست کسی رو گرفتم گم شدم
اونقدر که ترس از گرفتن دست کسی دارم
ترس از گم شدن ندارم.....
صبر کردن دردناکه
و فراموش کردن دردناک تر
ولی دردناک تر اینه که ندونی باید
صبر کنی یا فراموش
نردبان این جهان ما و منیست ، عاقبت این نردبان افتادنیست /
لاجرم آنکس که بالاتر نشست ، استخوانش سخت تر خواهد شکست.
زندگی غمکده ای بیش نبود ، سهم ما جز غم و تشویش نبود ،
به کدام خاطره اش خوش باشیم ، که کدام خاطره اش نیش نبود.
آنچه را که آینده به شما تحویل خواهد داد بسته به آن است که
شما خودتان امروز چه سرنوشتی برای فردای خود ذخیره میکنید.
گاه برای ساختن باید ویران کرد گاه برای داشتن باید گذشت ، گاه در اوج تمنا باید نخواست...