اگه یه روز فکر کردی نبودن یه کسی بهتر از بودنشه ،
چشماتو ببند واون لحظه ای که اون کنارت نباشه رو به خطر بیار ،
اگه چشمات خیس شد ،بدون داری به خودت دروغ می گی وهنوز دوسش داری.
اگه یه روز فکر کردی نبودن یه کسی بهتر از بودنشه ،
چشماتو ببند واون لحظه ای که اون کنارت نباشه رو به خطر بیار ،
اگه چشمات خیس شد ،بدون داری به خودت دروغ می گی وهنوز دوسش داری.
گفتی دوست دارم قلبم تندتر از همیشه تپید ، لبخند زدم وباورت کردم .
با اینکه می دونستم لب ها دروغ می گن .
با صدات نوازش کردی تپش قلبت روحس کردم !مهربونو پاک بود .نگاهت گرم ودلنشین
صدات آرامش دل !نفست بوی بهار عشق بود ! به تو تکیه کردم وآروم شدم با تو از همه چیز در امان بودم..
عر عر عر ، به من میگن خر
یه عمر من خرهستم!
همیشه باربرهستم!
خری که میگن من هستم !
گوشی موبایل به دستم !
درحال خوندن هستم!
الان توى اخبار شنیدم یه میمون توى تصادف کشته شده!
خیلى نگرانتم ؛ یه sms بفرست تا بدونم سالمى!
………………….. ؟ ………………….. ؟ …………………. ؟
.
.
.
دیدم بیکاری اینا رو دادم براش سوال پیدا کنی
عجب دوره زمونه ای شده که به خاطر حفظ رفاقتت
باید خیلی از حرفارو توی دلت نگه داری
تا حداقل کسی رو داشته باشی که بهش بگی رفیق
مگه نه رفیق … !؟
نرو پایین سر کاریه
.
.
.
نرو
.
.
.
نرو
.
.
.
سلام، آفرین که به حرف شیطون گوش نکردی ، من این پایین منتظرت بودم.
میخواستم بگم : مسواک بزن همیشه تا دندونات تمیز شه!
برای من یه فرشته بودی اما هیچ وقت منو دوست نداشتی
و همیشه با رقیب های من پرواز کردی
خدا را شکر تازه فهمیدم تو عزرائیلی
پنج حقیقت مهم زندگی:
۱. با زبونت نمی تونی همه دندوناتو لمس کنی. . .
۲.اونقدر احمقی که الان داری این کارو امتحان میکنی. . .
۳.الان نیشت بازه. . .
۴.اونقدر خری که بازم داری میخندی. . .
۵.تو فکر اینی که اینو برای یکی احمق تر از خودت بفرستی!
سلام خوبی؟ یه کار تو مرغداری برات پیدا کردم .
کار سختی نیست فقط وقتی مرغها رو سر میبرن باید جوجه ها رو دلداری بدی!
یک حقیقت زندگی:
هر چقدر به دیگران کمک کنی چند برابرش از جایی که فکرشو نمکنی
بهت کمک میشه میگی نه؟ شماره حساب منو یادداشت کن……….
خرسها با یه ظرف عسل خر میشن… اسبها با چند حبه قند… طوطی با تخمه…
سگ با استخوان …مرد با زن زیبا …زنا با یکم تعریف … راستی برات موز خریدما
و بر آمد بهاری دیگر
مست و زیبا و فریبا ، چون دوست
سبدی پیدا کن ،
پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
همره باد بهاری بفرست :
پیک نوروزی و شادی بر دوست !
و بر آمد بهاری دیگر
مست و زیبا و فریبا ، چون دوست
سبدی پیدا کن ،
پر کن از سوسن و سنبل که نکوست
همره باد بهاری بفرست :
پیک نوروزی و شادی بر دوست !
بنگر به رستاخیز طبیعت که چه زیباست .
و هر سال رستاخیزی دیگر را تجربه می کنیم
و چه زیباتر رستاخیز انسان در این عصر آهن وتباهی
با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد،
برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی
دیگر گذشت روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد
دستان پرنوازش بهار ، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد، و زمین و درخت رازهای رنگارنگ
و عطرآگین خویش را نثار نگاه ما می کنند. در سال جدید خورشیدی، سبزی ،
شادی ، کامیابی، بهره وری، اثربخشی فعالیتها و بهروزیتان را از درگاه ایزد منان آرزومندم
بوی باران ; بوی سبزه ; بوی خاک
شاخه های شسته ; باران خورده ; پاک
آسمان آبی و ابر سفید , برگهای سبز بید
عطر نرگس , رقص باد نغمه شوق پرستوهای شاد
خلوت گرم کبوترهای مست
نرم نرمک می رسد اینک بهار
خوش به حال روزگار
افسردگی و سردی زمستان، محصول"کج" ایستادن خورشید است.
تنها با " راستیِ" اوست که بهار می رسد.
هیچکس، هیچ فصلی را بر بهار ترجیح نمی دهد.
بهار فصل رهایی از "خاک" است.بیایید همه ی فصل ها بهاری بمانیم.
چند روز دیگه بهار میاد و همهچیز رو تازه میکنه، سال رو، ماه رو،
روزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به
همه اون تازگی میارزه، «دوستیمون»!
عشق یعنی آن نخستین حرفها عشق یعنی در میان برفها
عشق یعنی یاد آن روز نخست عشق یعنی هر چه در آن یاد توست
اگه برف می دونست زمین خاکی چقدر کثیفه ، برای اومدن به اون لباس سفید نمی پوشید
برف آمد و پاییز فراموشت شد . آن گریه ی یک ریز فراموشت شد
انگار نه انگار که با هم بودیم . چه زود همه چیز فراموشت شد
و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد و برف نا امیدی بر سرم یکریز می بارد
چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگی هایم ؟ چگونه می روی با اینکه می دانی چه تنهایم ؟
وقتی بهت گفتم : دلتنگ تو هستم ، به شانه ام زدی تا دلتنگیم را تکانده باشی !
به چه دلخوش کرده ای ؟ تکاندن برف از شانه آدم برفی ؟
داره برف میاد به اسمون نگاه کن هروقت برف سیاه بارید بهم خبر بده ،
اون موقع من دیگه دوستت نخواهم داشت
دارد برف می آید در گوش دانه های برف نام تو را زمزمه خواهم کرد
تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
به که گویم که تو منزلگه چشمان منی به که گویم که تو گرمای دستان منی
گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من به که گویم که تو باران زمستان منی
دعا میکنم غرق باران شوی چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
دعا میکنم در زمستان عشق بهاری ترین فصل ایمان شوی
برف نو! برف نو! سلام، سلام بنشین، خوش نشستهای بر بام
پاکی آوردی ای امید سپید همه آلودگیست این ایام
کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده
باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست
به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست
نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درامدی.
نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد
نمیبخشمت
من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی
ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم . . .