به سلامتی اونایی که چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه ...
به سلامتی اونایی که چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه ...
به سلامتی کسی که دید بغلیش تو تاکسی پول نداره
به راننده گفت : پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن!
به سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛
کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند ...
به سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه ...
به سلامتی اونایی که درد دل همه رو گوش میدن اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن ...
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه تَرکمون کنن درکمون می کنن ...
هر چیز به دلیلی رخ می دهد. برای هر علتی معلولی است و
برای هر معلولی، علت یا علت های به خصوصی وجود دارد،
چه از آن ها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید.
چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد.
در زندگی هر کاری را که بخواهید می توانید انجام دهید به شرط آن که
تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید و سپس عمل کنید.
دیدگانت را نبند ، نگاهت را ندزد ، تو که میدانی آیه آیه ی زندگیم
از گوشه ی چشمانت تلاوت می شود . . .
یاد آن روزی که یاری داشتیم / این چنین خوار نبودیم ، اعتباری داشتیم
ای که ما را در زمستان دیده ای با پشت خم / این زمستان را نبین ، ما هم بهاری داشتیم .
الهی! تا به حال میگفتم « گذشته ها گذشت » ، اکنون می بینم که
گذشته هایم نگذشت بلکه همه در من جمع است. آه، آه، از یوم الجمع…
آیت ا… حسن زاده آملی
مؤمن همچون کوه است. و کوه از دور کوچک و از نزدیک عظیم و پرشکوه است.
« دکتر سنگری »
گویند فلان آدم خوبیست که هر گز
در زندگی از بهر کس آزار ندارد
تکلیف بشر خدمت نوع است و گرنه
سنگ سر ره هم به کسی کار ندارد
خدا گفت: چیزی بگو !
گنجشک گفت: خسته ام.
خدا گفت: از چه ؟
گنجشک گفت: تنهایی، بی همدمی. کسی تا به خاطرش بپری، بخوانی، او را داشته باشی.
خدا گفت: مگر مرا نداری ؟
گنجشک گفت: گاهی چنان دور می شوی که بال های کوچکم به تو نمی رسند .
خدا گفت: آیا هرگز به ملکوتم نیامدی ؟
گنجشک سکوت کرد. بغض به دیواره های نازک گلویش فشار آورده بود.
خدا گفت: آیا همیشه در قلبت نبوده ام ؟! چنان از غیر پُرش کردی که جایی برایم نمانده.
چنان کوچک که دیگر توان پذیرشم را نداری . هرگز تنهایت گذاشتم ؟
گنجشک سر به زیر انداخت . دانه های اشک ، چشم های کوچکش را پر کرده بود .
خدا گفت : اما در ملکوت من همیشه جایی برای تو هست ، بیا !
گنجشک سر بلند کرد . دشت های آن سو تا بی نهایت سبز بود .
گنجشک به سمت بی نهایت پر گشود
پروانه گاهی فراموش میکند که زمانی کرم بوده است و کرم نمیداند که روزی به پروانهای زیبا بدل خواهد شد...
فراموشی و نادانی مشکل امروز ماست!
گفت: چند سال داری؟
گفتم: روزهای تکراری زندگیم را که خط بزنم، کودکی چند سالهام!
تعصب چشم های بینا را نابینا و گوش های شنوا را ناشنوا می کند .
ابوریحان ببِرونی
مشکلات خود را بر ماسه ها بنویسید و موفقیت هایتان را بر سنگ مرمر .
پرمودا باترا
ارزیابی و پژوهش ما بر کار دیگران دو درس در پی دارد :
نخست اینکه با دانش او آشنا می شویم
دوم آنکه ما راه های تازه و درست را به او هدیه خواهیم نمود .
ارد بزرگ
بسیاری از مردم ، گناه نارسائیهای زندگی خود را به گردن وقایع و اتفاقات می اندازند .
در حالی که آنچه زندگانی ما را شکل می دهد، خود آن وقایع نیست،
بلکه معنایی است که به آن رویدادها می دهیم .
آنتونی رابینز
بسیاری در پیچ وخم یک راه مانده اند و همواره از خویشتن می پرسند :
ما چرا ناتوان از ادامه راهیم . بدانها باید گفت می دانی در کجا مانده ای؟
همانجای که خود را پرمایه دانسته ای.
ارد بزرگ
در پشت هیچ در بسته ای ننشینید تا روزی باز شود .
راه کار دیگری جستجو کنید و اگر نیافتید همان در را بشکنید .
ارد بزرگ
آنانکه هنجار وجودیشان در نابودی داشته های دیگران است و خود بی میوه اند
را باید به کارهای بدنی واداشت تا بدین گونه خیری برای همگان و خویش داشته باشند .
ارد بزرگ
خرد ابزار توانایست و خردمند با فر دانش و اندیشه پاک خویش می آفریند ،
او زایشگر رخدادهای امروز و فرداهاست .
ارد بزرگ
مانند کودکان، فضول و کنجکاو باشید . ا
فراد کنجکاو هرگز کسل نمی شوند ، و در نظرآنها زندگی ، مطالعه پایان ناپذیر خوشی هاست.
آنتونی رابینز
حافظه خوب ، حافظه ای است که بداند چگونه امور بی اهمیت را فراموش کند.
کلیفتون فادیمن
آنان که از خود عشق ساطع می کنند ، با عشق زندگی می کنند و با عشق نیز نفس می کشند دیگران را به سمت خود می کشانند .
باربارا دی آنجلیس
همیشه به خاطر داشته باش هرگاه به قله رسیدی، همزمان دره ای عمیق نیز در کنارش دهان باز خواهد کرد.
اگر می خواهی به بهشت دست پیدا کنی، ریشه های تو باید در خود جهنم پا بگیرند.
اگر نتوانیم همیشه اتفاقاتی راکه در زندگیمان می افتد کنترل کنیم ،
دست کم می توانیم بر واکنشهای خود نسبت به آن وقایع ،
و بر اعمالی که در مقابل آنها انجام می دهیم مسلط باشیم.