بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۶۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اس ام اس فراموشی» ثبت شده است

تنهایی یعنی کلی آغوش واست باز باشه ، اما تو  کسی رو بخوای که بهت پشت کرده... و این یعنی من.


تعصب چشم های بینا را نابینا و گوش های شنوا را ناشنوا می کند .

ابوریحان ببِرونی


فکر میکردم عاشقی هم بچگی ست ٬ اما حیف این تازه اول زندگیست .

زندگی چیزی شبیه یک حباب ٬ عشق ٬ آبادی زیبایی در سراب فاصله با آرزوهای ما چه کرد ؟

کاش میشد در عاشقی هم توبه کرد.


صدای آب می آید ٬ در حوض دلتنگیم چه میشوئی ؟

کمی آهسته تر ... ماهی کوچک دلم را در میان دستانت نمی بینی ؟؟


 تیک ... تاک ... تیک ... تاک

با هر تیک ساعت به یادت میوفتم  و با هر تاک ساعت دلتنگت میشم  . . .


بگذار دستِ کم، گاهی، تو را به خواب ببینم!
بگذار در خیال تو باشم!
بگذار … بگذریم!
این روزها، خیلی برای گریه دلم تنگ است !


چشمانی که خسته نمی شد از خیره شدن به تو
این روزها می بارد لحظه های بی تو بودن را
آشفته حال می جویمت
بارانی تر از همیشه…


تلخ منم،
همچون چای سرد
که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی …
تلخ منم؛
چای یخ
که هیچکس ندارد هوسش را …


کوچکتر باشد یا بزرگتر، چه فرقی میکند؟
باید آنقدر مرد باشد که پای حرفش بماند !
وگرنه دهان هر نامردی بوی گند ” دوستت دارم ” های الکی میدهد…


دلت که تنگِ یک نفر باشد
خودِ خدا هم بیاید تا خوش بگذرد و لحظه ای فراموش کنی
فایده ندارد
تو دلت تنگ است
دلت برای همان یک نفر تنگ است
…تا نیاید
تا نباشد
هیچ چیز درست نمیشود
هیچ چیز…


برایت قهوه می ریزم
کمی‌ شیر
دو قاشق شکّر
میگذارم جلویت رویِ میز
گلدان گل را کنار تر می گذارم
تا بهتر ببینمت
قیافه ی جدی به خودم می گیرم
و با لهجه‌ای که حالا برایِ خودم هم بیگانه است می گویم
قهوه ات سرد می‌‌شود
هر کجا که هستی‌
زودتر به خانه بیا
و همانطور می نشی‌ ی ی ی ی نم تا تو یک روز بیایی…



به یادت هستم حتی اگر قرار باشد شبی بی چراغ در حسرت یافتنت تمام کوچه ها را قدم بزنم…


دلم برای کسی تنگ است

که همچو کودک معصومی

دلش برای دلم می سوخت

و مهربانی خود را نثار من می کرد

کسی که دستهای سپیدش را

به آب می بخشید

و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند

دلم برای کسی تنگ است...



یک روز دیگر بدون تو گذشت و دوباره یک قطره اشک دیگر از چشمانم سرازیر شد  و همچنان لحظه های بی تو...


هر که را دیدم  خیانت کرد و رفت

هر که با من بود یار من نبود

هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت

خود ندانستم از این غمها چه سود


کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده

باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به نامردانی چون تو دیگر دل نخواهم بست


نفرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب به چهره رفیق درآمدی

نفرین بر آن مرامی که اینگونه  به اعتمادم خیانت کرد


 به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی

که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی . . .


نمی بخشمت

ولی فراموشت می کنم

همیشه به همین سادکی از ادمای بی ارزش می گذرم . . .


دیگر هیچ چیز مشترکی بین ما نیست

تنها آسمانمان یکیست . . .


عاشق شدم و عذاب را فهمیدم / رنجیدن و اضطراب را فهمیدم

در چشم تو عشق را ندیدم اما / معنای دل کباب را فهمیدم

هر روز خطاهای تو را بخشیدم / تا بخشش بی حساب را بخشیدم . . .


یکی را آرزو کردی و رفتی / برایش پرس و جو کردی و رفتی

تو هم تا آبرو از من گرفتی / مرا بی آبرو کردی و رفتی . . .


چه داروی تلخی است ، وفاداری به خائن

صداقت با دروغگو  و مهربانی با سنگدل . . .


دست از سرم بردار برو / ندارم حوصله ی این حرفارو

همه یادگاریات بخوره تو سرت / نه خودتو میخوام نه دردسرت !


همیشه سکوتم به معنای پیروزی نیست ، گاهی سکوت میکنم تا بفهمی چه بی صدا باختی . . .


از حساب و کتاب بازار عشق هیچگاه سر در نیاوردم

و هنوز نمی دانم چگونه می شود هربار که تو بی دلیل ترکم می کنی

من بدهکارت می شوم . . .


سخت ترین دو راهی: دوراهی بین فراموش کردن و انتظار است.

گاهی کامل فراموش میکنی و بعد می بینی که باید منتظر می ماندی.

و گاهی آن قدر منتظر می مانی که می فهمی زودتر از اینها باید فراموش میکردی.


دلتنگی هایم را با کدام قایق خیالی روانه ی دل دریایت کنم . تا بدانی که چقدر دلتنگتم


آنگاه که تنهایی تو را آزار میدهد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده است .


بی تجربه متولد می شویم با جرات زندگی میکنیم و با حیرت میمیریم

تنها چیزی که فروغش به خاموشی نمی رسد دوستی های پاک است.


اگه صداى sms گوشیت دراومد، نگو پیام دارم
بگو یه رفیق بامرام دارم که یادم کرده


زندگی رانفسی ارزش غم خوردن نیست و دلم بس تنگ است،

بیخیالی سپر هردرد است باز هم میخندیم، آنقدر میخندیم که غم از رو برود.


دیرگاهیست که تنها شده ام ، قصه ی غربت صحرا شده ام ،

من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ،

کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام


اگرچه نازنینان را وفا نیست ، گلستانی چو باغ آشنا نیست ،

اگر بر اوج آسمان هم پا گذارم ، دلم یک لحظه از یادت جدا نیست .


در تقویم دوستی این را به ذهنت بسپار

روزی به نام فراموشی وجود ندارد . . .


در تنور عاشقی سرد مکن ، در مقام عشق نامردی مکن

حرف مردی میزنی مردانه باش ، در سرای عاشقی افسانه باش . . .


شلوار چهار سالگیت رو بپوش ! ببین چقدر تنگ شده برات

اندازه همون دلم تنگ شده برات !


دلتنگی

عین آتش زیر خاکستر است

گاهی فکر میکنی تمام شده

اما یک دفعه

همه ات را آتش میزند . . . . .


آنچه از من تا تو گسترده شده، فاصله نیست، دنیاییست پر از "دلتنگی"



درود به عزیزی که روز قیامت زمین ازسنگینى معرفتش شکایت ها دارد


کلافه که باشی دلتنگ کسی هستی که نیست حوصله کسی را نداری که هست


من چقدر دلتنگم و چقدر تشنه لبخند کسی که باران را میشناسد

دریا رامیفهمد و میداند سنگ سنگ است و نباید پرتاب کرد


دوری از این دیده ، اما باز یادت میکنم / حرمت این آشنایی فرش راهت میکنم

در فراقت ، غم حصار خنده هایم را شکست / باز هم از انتهای دل صدایت میکنم . . .


کمی گیجم کمی منگم ، عجیب است / پریده بی جهت رنگم ، عجیب است

تو را دیدم همین یک ساعت پیش / برایت باز دلتنگم ، عجیب است . . .


زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل! چشم فراموش میکند اما دل هرگز!

پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد.


سوختن قصه ی شمع است ولی قسمت ماست، شاید این قصه ی تنهایی ما کار خداست،

آنقدر سوخته ام با همه ی بی تقصیری، که جهنم نگزارد به تنم تاثیری.


زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل! چشم فراموش میکند اما دل هرگز!

پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد.


دوست دارم بمیرم و سیاه پوشت کنم، دوست ندارم بمانم و فراموشت کنم..


اگر یادت کنم دیوانه می شم / فراموشت کنم بیگانه میشم / اگر ترکت کنم میمیرم از غم / فراموشت کنم می پاشم از هم


«شاید کسی را که با او خندیده‌ای فراموش کنی، اما هرگز کسی را که با او گریسته‌ای از یاد نخواهی برد.»