تعریف مراقب :
موجودی ستم کار و ریا پیشه که متاسفانه چشم و گوش و باقی حواس را هم دارد !
سیستمی که نقش دزدگیرمنازل را سر جلسه ایفا میکند !
موجودی که روی سینه اش نوشته شده : من مراقبم،شما چطور!؟
یک نوع تله موش زنده !
تعریف مراقب :
موجودی ستم کار و ریا پیشه که متاسفانه چشم و گوش و باقی حواس را هم دارد !
سیستمی که نقش دزدگیرمنازل را سر جلسه ایفا میکند !
موجودی که روی سینه اش نوشته شده : من مراقبم،شما چطور!؟
یک نوع تله موش زنده !