بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

بانک اس ام اس و پیامک های جدید

با استفاده از پیامک ها و اس ام اس هایی که در این بانک خواهید یافت می توانید وانمود کنید که شما هم جذاب و به روز هستید !

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۳۰۹۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اس ام اس عاشقانه» ثبت شده است

خدایا مو غریبم، مه یار غریبه
نشه و خواستگاری، مو و نسیبم
سر راهان بدم دو مار سیاه
اول مه یار بز نداشته وفا
دوم مر بز نخیسم دنیا


شمه حیاطه پیش آب چلامه
مرا تی مین قهر سلامه
تو که قهر سلام، مو دل شکسته
روز مهشر گیرم ته بند شصته


مار : مادر
پر   : پدر
برار  : برادر
خاخر: خواهر
خی کار: کار سخت
خی واری: یه چیز تو مایه های مث خر
خی سر:سرسخت
خی:یه فحش یعنی گراز!


تره ترکانم چیست؟
ضربه ی شدید روحی که یک گیلک قبل از دعوا به حریف وارد میکند!


شمالی کیست؟!
موجودی نجیب…با دماغی عجیب!!


گوجه خورشت چیست؟
نوعی پیتزای محلی که از نظر خاصیت با خاویار برابری میکند
و تقربا هر دو روز یکبار جزو سبد غذایی گیلکها قرار میگیرد
اهل خانه پس از صرف آن با گفتن: اوه بترکستیم مار از مادر خود تشکر میکنند!!


ته دلتنگی مره عاجز هاکرده   /  مه سر و صورته قرمز هاکرده
شه دله هدامه به ته امانت   /   ته معرفت مره رز رز هاکرده


واکنش مردها نسبت به رنگ موی همسرانشان
تهرونی ها: عزیزم ماه بودی ماه تر شدی..!
شمالی ها: تخت سر تی خی کله ره بشورن، سره دله ره بریه بورده!!!!


افتادن
از کدام سو؟
جاذبه می داند و بام
سقوط ندیدنی ست…
گاه
جاذبه آغوش می گشاید و
به تمامی جذبت می کند
گاه
تو چشم می گشایی و
جاذبه
مجذوب ِ تو می شود
تا…
بامی دیگر و
گاهی دیگر


بدنت را برای خود نگه دار
ذهنت را به من بسپار
که بدن های زیبا بسیارند و ذهن های
زیبا ، انگشت شمار ……


شاید اگر انسانیّــــــــــــت هم مارک دار بـــــــــــــود
خیلی از آدم ها به تن می کردند …


ایـن روزهــا
عجیـب دلـم بـچگـی مـی خواهـد …
/خستـه ام/
فـقط یـک قـلم لطـفاً …
می خواهـم خـودم را خط خـطی کنـم !


آنقدر
فریادهایم را
سکوت کرده ام
که اگر به چشمانم بنگرید
کر می شوید…


در قانون عشق
بر خلاف رسم زندگی
قلبها ربودنی
سارق ستودنیست . . .


مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟
بـگـذارسـخـت باشم و سـرد !!
بـاران کـه بـاریــد … چـتـر بـگـیـرم و چـکـمـه !!!
خـورشـیـدکـه تـابـیـد … پـنـجـره ببـندم و تـاریـک !!!
اشـک کـه آمـد … دسـتـمـالـی بـردارم و خـشـک !!!
او کـه رفـت نـیـشخـنـدی بـزنـم و سـوت . . .


من به تو میگویم دوستــــــــــــت دارم
و تو به همـــــــــه
با گِل هم بسته نمی شود
دهانی که هرز می پــــــــــرد …. !


از هر مسئله ای که تنها راه حلش، گذر زمان است بیزارم…!


چــه بــــر سر عشــــــق آمــــد ؟؟؟
کـــــــه از افسانــــه هـــــــــا …..
رسیـــد بــــه صفحـــه حــــوادث روزنـــــامه هـــــا؟؟


هنوز هم مرا به جان “تو” قسم مى دهند…
مى بینى؛ تنها من نیستم که رفتنت را باور نمى کنم…!!!


کاش میدانستی …
که جهـانم بی تو الف ندارد … !!!


به گناهی که تماشای گل روی تو بود
خار در چشم تمنا بزنم یا نزنم ؟؟؟


سفید شد موهایی که برای برگشتنت آراسته بودم…!


سیــــــــــر شدم …
بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم !


آنهایی که به بیداری خداوند اعتماد دارند ، راحت تر می خوابند . . .


هنگامی که در سکوت شب گوش فرا دهی، خواهی شنید که کوهها و دریاها و جنگلها با خود کم بینی و هراسِ خاصی نیایش می کنند.


همیشه رفتن بهترین  نیست

گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست

چه قهر باشیم چه آشتی

اصل درست این است که عزیزان ما در خانه ی دل ما جای دارند . . .


هیچ کس ویرانیم را حس نکرد
وسعت تنهائیم را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من
گریه پنهانیم را حس نکرد
در هجوم لحظه های بی کسی
درد بی کس ماندنم را حس نکرد
آن که با آغاز من مانوس بود
لحظه پایانیم را حس نکرد


اشک من جاری شد…

جای تو خالی بود

جـــــــــای تـــــــــو …

عکس تو درطاقچه ی کوچک قلبم خندید

شعر دلتنگی من سخت گریست


فـرهنـگ لـغـتهــا

نـیـاز بـه ویــرایــش دارند

بـرای مـعنی دلـتـنـگی

احتیـاج بــه ایــنهــمـه کـلمه نــیـســت,

دلتنـگی یــعنـــی

تـــو . . .


شب یعنی یاد تو

صبح یعنی دلتنگم برای تو

ظهر یعنی انتظار تو

عصر یعنی رویای دیدار تو

و تو یعنی تمام لحظه های من


تیغ روزگار شاهرگ ” کلامم ” را چنان بریده ، که سکوتم ” بند ” نمی آید !


خیلی به ما نزدیک شده بود دیگر داشت به حریم شخصیمان سرک میکشید

خوب رویش را کم کردی دیگر جرات نمیکند سمت ما بیایید

متوجه نبودی؟!

محبت را میگویم…



باید به فکر ساختن یک بادبادک بود….

هنوز هم با کمی نخ و کمی کاغذ می شود به گیسوان طلایی خورشید رسید…


آنقدر در میدان نگاه تو میروم و بر می گردم

تا مغناطیسی شوم

آنگاه هر چه قدر هم که مخالف باشی

باز به تو نزدیک می شوم


بی هیچ دلیلی “به یادت هستم” تا نقض کنم قانونی را که علت می طلبد


اگر نیک بختی ترا آرزو است / چنان زی که دشمن شود با تو دوست


سوخته چون لاله عمری در فراق لاله‌رویی / بر لب آمد جان و ما را بر نیامد آرزویی


یاد ایامی که مرغ آرزو بر بساط ابرها پر می ‌گرفت

باستانی پاریزی


همه هست آرزویم که به بینم از تو رویی / چه زیان ترا که من هم برسم به آرزویی ؟

فصیح الزمان شیرازی


عمرم چنان گذشته به سختی / که مرگ را فرصت نکرده‌ام که کنم آرزو هنوز



اینکه هر سو میکشم با خود نه پنداری تن است / گور گردان است و در او آرزوهای من است

سیمین بهبهانی


کیم من ؟ آرزو گم کرده ای تنها و سرگردان نه آرامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی !!!

رهی معیری


آرزو دارد که بیند کشته آن بدخو مرا / وه که خواهد کشت آخر آرزوی او مرا

اهلی‌ ترشیری


به ماه روی تو این آرزو که من دارم / هزار سال اگر بینمت هنوز کم است

بابافغانی شیرازی


فریب دورنماهای آرزو خوردم / ره سراب گرفتم ز تشنگی مردم

دکتر صدارت


شبی در عالم مستی همین قدر آرزو دارم / که مست از جای برخیزی و بنشینی به دامانم

فروغی بسطامی


داری هوس که غیر برای تو جان دهد؟ آه این چه آرزو است مگر مرده‌ایم ما

عالمی


مرا هرگز نباشد خواب و دارم آرزو گاهی / که‌ خواب ‌آید به چشمم بلکه جانانم به خواب‌ آید

شیدای کردستانی


صفایی بود دیشب با خیالت خلوت ما را / ولی من باز پنهانی ، ترا هم آرزو کردم

شهریار


همه آرزوی دل را به تبسمی برآور / همه رنجهای جان را به کرشمه‌ای دوا کن

دکتر صورتگر